unavailable
unavailable
پژوهش حاضر برآن است تا عوامل و مؤلفههای مربوط به مدیریت یکپارچه منابع آب کشور را که بر امنیت آبی کشور اثرگذار هستند از نظر برنامهریزان، مدیران ارشد، اساتید و خبرگان دانشگاهی در رشته آب و نمایندگان مجلس را بررسی نموده و با مرور بر تجربیات سایر کشورهای جهان و متناسب با شرایط ایران، الگوی مناسب را ارائه نماید و اثر آن را نیز بر امنیت آبی کشور بررسی کند. بدین منظور ابتدا با مرور دیدگاههای مختلف و متنوع بینالمللی از یک طرف و نتایج اجلاسها و کنفرانسهای جهانی آب از طرف دیگر و با مقایسه و دستهبندی آنها مفهوم جامع و مانع مدیریت یکپارچه منابع آب و امنیت آبی انتخاب گردید. سپس با مراجعه به منابع بینالمللی و نیز اسناد بالادستی مصوب مدیریت آب کشور، شاخصهای مؤثر در این دو مفهوم انتخاب شده و احصاء گردید. با مراجعه به مدیران ارشد آب کشور، اساتید دانشگاه، مدیران ارشد کشاورزی و متخصصین خبره آب کشور با استفاده از مدل تصمیمگیری چند منظوره چند معیاره در فضای فازی، شاخصهای اصلی مدیریت یکپارچه منابع آب و امنیت آبی حاصل شد و میزان همبستگی آنها تبیین گردید. نهایتاً الگو و مدل مفهومی مدیریت یکپارچه منابع آب با تأکید بر امنیت آبی در کشور با استفاده از کلیه مراجع بینالمللی و اسناد بالادستی بخش آب ارایه گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که الگوی مدیریت یکپارچه منابع آب با تأکید بر امنیت آبی کشور عبارت است از 14 محور یا شاخص اساسی این مدیریت، به علاوه هفتاد استراتژی مورد عمل که با رعایت درجه اهمیت و اولویت هر کدام و استقرار این الگو، مدیریتی علمی و کارآمد و پویا را در مدیریت آب کشور به ارمغان خواهد آورد و توصیه بینالمللی در این خصوص نیز محقق گردیده است.
پیش بینی آورد رودخانه در مدیریت منابع آب از اهمیت فراوانی برخوردار است، اما به دلیل عدم قطعیت بالا در عواملی که فرآیند بارش- رواناب را سبب میگردند، همواره با مشکلاتی همراه بوده است. یکی از روشهایی که میتواند این مشکل را تا حدی کاهش دهد، تحلیل عدم قطعیت پیشبینیهای انجام شده میباشد. این تحلیلها در مدلهای آماری سابقه طولانی دارند، ولی برای مدلهای شبکه عصبی و نروفازی کمتر مورد استفاده قرار گرفته و این در شرایطی است که در سالهای اخیر به مراتب توجه بیشتری به این تکنیکها شده است. در مطالعه حاضر عدم قطعیت نتایج مدلهای شبکه عصبی و نروفازی در پیشبینی 1 تا 3 ماه آینده جریان رودخانه مورد ارزیابی قرار گرفته و منطقه مطالعاتی رودخانه صوفیچای در محل ایستگاه تازهکند در نظر گرفته شده است. نتایج نشان میدهد که مدل نروفازی از دقت بالاتر در پیشبینی و عدم قطعیت کمتری برخوردار است، اما بطور مشخص برای پرآبیها در هر دو مدل عدم قطعیت بیشتر شده که خطرپذیری (ریسک) کاربرد نتایج را افزایش میدهد.
خصوصیات شیمیایی آبخوان آب زیرزمینی دشت کرمان مورد مطالعه قرار گرفته و از نتایج آزمایشات فیزیکی و شیمیایی مربوط به 58 حلقه چاه عمیق استفاده گردیده است. در این نمونهها خصوصیات فیزیکی و شیمیایی و یونهای اصلی (Na+, K+, Ca++, Mg++, Cl-, SO4- -, HCO3-) مورد سنجش قرار گرفتهاند. روشهای مختلف شامل دیاگرامهای ترکیبی، اندیسهای اشباع و آنالیزهای چند متغیره در ارزیابی پارامترهای کیفی استفاده شده است. نتایج نشان دادهاند که رخساره هیدروشیمیایی غالب (Na, K–Cl, SO4) در ٧٣ درصد از نمونهها میباشد. اندیس اشباع از کلسیت، دولومیت، ژیپس و آراگونیت محاسبه و نشان دهنده وضعیت فوق اشباع نسبت به کلسیت و دولومیت میباشد. تحلیل خوشهای، منابع آب را در سه گروه مجزا قرار میدهد که منطبق با زمان ماندگاری آب و میزان واکنش با مواد آبخوان از هم مجزا میشوند. نتایج تحلیل عاملی نشان میدهد که 3/96 درصد از تغییرات کیفی آب توسط 5 عامل کنترل میشود. عامل اول و مهمترین عامل، انحلال هالیت موجود در آبرفتهای دشت کرمان است. انحلال ژیپس که کماکان در آبخوان اتفاق میافتد، در درجه دوم اهمیت قرار دارد.
رطوبت خاک و تغییرات زمانی و مکانی آن یکی از اجزاء بسیار مهم مدلهای اقلیمی، اکولوژیکی و هیدرولوژیکی است. ارائه نمای جامع و یکنواخت از نواحی مختلف زمین، تصویربرداری مکرر از مناطق وسیع و غیرقابل دسترس، به همراه اطلاعات با فواصل زمانی منظم از ویژگیهای مهم سیستمهای سنجش از دور میباشد. پوشش گیاهی مرتعی در مناطق خشک و نیمه خشک تحت تأثیر رطوبت خاک میباشد، بنابراین میتوان از شاخصهای پوشش گیاهی حاصل از تصاویر ماهوارهای جهت مطالعۀ مقدار رطوبت خاک استفاده نمود. این تحقیق رابطه رطوبت خاک به دست آمده از اندازهگیریهای میدانی و NDVIهای همزمان و تأخیری حاصل از تصاویر سنجندۀ مودیس را با بهرهگیری از دادههای روزانۀ هواشناسی در فصل رشد (فروردین- مرداد) گیاهان مرتعی استان خراسان، در سالهای آماری 2003- 2005 توسط مدلهای رگرسیون خطی مورد مطالعه قرار داده است. نتایج، همبستگی متوسطی را بین رطوبت لایه سطحی خاک و NDVIهای همزمان و تأخیری در طول فصل رشد نشان دادند. بهترین همبستگی بین رطوبت لایه سطحی خاک و NDVI تأخیری 15روزه به دست آمد. با درنظر گرفتن عامل باد و تبخیر تجمعی مدلهای بهتری برای تخمین رطوبت لایۀ سطحی خاک در محدودۀ زمانی و مکانی تحقیق ارائه شده است.
در این تحقیق معادلات دو بعدی متوسط گرفته شده در آبهای کم عمق در تبدیلها با استفاده از روشهای عددی مککورمک و لاکس وندروف دو گامی در یک شبکه ثابت حل می شود. آنگاه برای افزایش دقت جوابها در روش مک کورمک، شبکه ثابت در هر گام زمانی به یک شبکه متحرک، با استفاده از تکنیک سرعت گرهی تبدیل میگردد. این کار اصطلاحاً "روش تطبیق شبکه" نامیده میشود و در آن گرهها در جاهایی که مشخصات جریان نظیر عمق و سرعت بهشدت تغییر میکنند به یکدیگر نزدیک میشوند. در این مقاله راهکار جدیدی به منظور جلوگیری از تمرکز بیش از اندازه گرهها پیشنهاد شده است. با استفاده از این راهکار، زمان محاسبات کاهش پیدا میکند. برای ارزیابی صحت جوابهای عددی، آزمایشاتی در یک تبدیل تنگ شونده انجام شد. ملاحظه میشود که روش مک کورمک همراه با راهکار جدید سازگاری بیشتری با نتایج آزمایشگاهی دارد.
منابع آب با منشاء کارستی یکی از مهمترین منابع آبی کشور محسوب میشود. پدیدههای کارستی در بخشهای مختلف کشور بالاخص در مناطق زاگرس، البرز و به صورت محدود در نواحی مرکزی، شرایط مناسبی را در شکلگیری مخازن آب زیرزمینی فراهم نموده است که در تامین شرب شهرها نقش برجستهای دارد. حفاظت از این منابع یکی از اقدامات مهم در چرخه مدیرت منابع آب به شمار میآید. در این گزارش براساس مشخصات سازندهای سخت و ضخامت لایههای زمینشناسی، شدت آسیبپذیری چهار منطقه حفاظتی پیشنهاد شده است. همچنین با توجه به مراحل توسعه پدیده کارست و هدایت هیدرولیکی، شعاع حفاظتی برای هر منطقه نیز محاسبه و نهایتاً معیار حفاظتی ارائه گردیده است.
با توجه به اینکه اغلب حوضههای آبریز فاقد آمار و اطلاعات با کفایت لازم هستند، شبیه سازی بارش- رواناب منطقه شمال نیشابور در سیستم هیدرولوژیک با الگوریتمهای مدل HEC-HMS پایه ریزی شد. الگوریتم انتخابی در مدل مذکور، روش SCS(CN) می باشد. شماره منحنی حوضه برای شرایط متوسط بر اساس اطلاعات پوشش گیاهی، کاربری اراضی، گروههای هیدرولوژیک خاک و جدول SCS محاسبه شد. روندیابی موج سیل نیز در بازههای مورد نیاز از روش روند تأخیر صورت گرفت. در این تحقیق جهت بررسی اهمیت تیپ رگبار در تخمین دبی اوج سیلاب در کنار ضرایب مختلف گیرش اولیه (2/0 و 05/0 )، سه ایستگاه هیدرومتری عشق آباد، دیزبادعلیا و زرنده با پراکنش منطقی در شمال نیشابور انتخاب گردیدند. نتایج حاکی از آن است که کاربرد روش SCS(CN) در منطقه شمال نیشابور با رگبار تیپ IV و گیرش اولیه 2/0 دارای کمترین درصد خطا میباشد. همچنین استفاده از نسبت جذب اولیه 05/0 به جای 2/0 که توسط وودوارد و همکاران (2003) توصیه شده، در منطقه شمال نیشابور مناسب نمیباشد. بطور کلی نتایج تحقیق نشان میدهند که تنها 53 درصد از دبیهای اوج تخمینی (از 15 مشاهده) در دامنه قابل قبول از دبی اوج مبنا قرار دارند. لذا روش مذکور را بدون عمل بهینه سازی و/یا فرایند منطقهای نمودن برای حوضه مورد مطالعه توصیه نمیشود.
تحلیل جریان عبوری از روی سرریزسد و حوضچه آرامش توسط مدلهای فیزیکی زمانبر بوده و هزینه زیادی در بر خواهد داشت. با پیشرفت چشمگیر در توسعه روشهای عددی یا دینامیک محاسباتی (CFD) در سالهای اخیر، استفاده از مدلهای ریاضی و حل عددی معادلات جریان کاربردیتر و باصرفهتر میگردد. در این مقاله شبیه سازی عددی جریان و پرش هیدرولیکی داخل حوضچه آرامش سرریز سد و بررسی اثر دبی بر میدان جریان و توزیع فشار داخل حوضچه آرامش به کمک نرم افزار Flow–3D ارائه شده است. در این مقاله از مدل آشفتگی k– e استفاده شده و روش VOF برای تعیین پروفیل سطح آزاد جریان به کار گرفته شده است. نتایج مدلسازی پرش هیدرولیکی در حوضچه آرامش به کمک این نرم افزار تطابق مناسبی با نتایج فیزیکی (مدل فیزیکی ساخته شده با مقیاس1:45 برای سرریز سد تالوار در استان زنجان) دارند. همچنین میتوان هندسه حوضچه و موانع داخل آن را با استفاده از امکانات این نرم افزار به حالت بهینه طراحی کرد. نتایج این تحقیق با منحنیهای طراحی USBR نیز تطابق خوبی نشان میدهند.