unavailable
unavailable
آبخوان آزاد اوان یکی از مخازن زیرزمینی قابل اطمینان در شمال غرب استان خوزستان است که با احداث سد کرخه و گسترش شبکه آبیاری تزریق آب به درون آن افزایش یافته است. این بررسی به منظور ارزیابی میزان بالا آمدگی سطح آب زیرزمینی، تعیین محدودههای در معرض خطر تبخیر و برآورد حجم آب ورودی از مخزن سـد کرخه به آبخوان اوان صورت گرفته است. جهت بررسی تغییرات مکانی میزان بالا آمـدگی سطح آب زیرزمینی، نقشه تغییرات سطح ایستابـی در سالهای قبل و بعد از آبگیری سد، و بـه منظور بـررسی روند بـالا آمــدن سطح ایستابـی، هیدروگـراف پیزومترها تـرسیم گردیده است. ایـن بررسیها نشان داد که بعد از بهره برداری از سد کرخه به طور متوسط تراز سطح آب زیرزمینی دشت حدود 5 متر بالا آمده و بیشترین مقدار آن در غرب و شمال غرب حدود 14 متر است. برای محاسبه میزان جریان ورودی از دریاچه سد کرخه به آبخوان دشت اوان از دو روش مقایسه کانالهای جریان و بیلان شیمیایی استفاده شد که بر این اساس حجم آب ورودی به آبخوان دشت اوان از دریاچه سد کرخه با استفاده از هر دو روش یکسان و حدود 3/7 میلیون متر مکعب، برآورد گردید.
بهرهبرداری بیرویه از منابع آبهای زیرزمینی به دلیل عدم موازنه میان کل برداشت و تغذیه منجر به کاهش سطح آبهای زیرزمینی با نرخی سریعتر خواهد شد. به منظور برقراری تراز بین برداشت و تغذیه، راهکارهای عمده مشتمل بر تقویت مدیریت منابع آبهای زیرزمینی، بکارگیری سیاستهای مدیریت تقاضا، بهبود راندمان آبیاری و افزایش عرضه آب میباشد. در این مطالعه با بهره گیری از روش برنامه ریزی آرمانی در جهت مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی، میزان انحراف از آرمانهای کاهش در مصرف آب به اندازه 10، 20 و 30 درصد و رسیدن به سود ایده آل با وزنهای مختلف ارائه گردید. اطلاعات لازم از طریق مصاحبه با 112 بهره بردار دشت فیروز آباد استان فارس در سال زراعی 86-87 جمع آوری شد. نتایج در سطح دشت نشان داد که پمپاژ سالانه آبهای زیرزمینی با کنترل بهینه کمتر از پمپاژ کنونی آب با نرخ تنزیل کمتر از 18 درصد میباشد. بر اساس نتایج بدست آمده از برنامه ریزی آرمانی برای همه گروههای همگن درصد کاهش سود کمتر از درصد کاهش برداشت است. همچنین نتایج نشان داد که اتخاذ استراتژیهای کم آبیاری و بکارگیری سیستم آبیاری بارانی منجر به کاهش برداشت از آبهای زیرزمینی در مقایسه با شرایط کنونی میشود به طور مثال در حالتی که وزن یکسان به آب مصرفی و سود داده شود به آرمان کاهش مصرف آب به طور کامل میتوان دست یافت. در این حالت محصولات با روش آبیاری بارانی همراه با استراتژی کم آبیاری در الگوی کشت حضور دارند. نهایتا اینکه نتایج مطالعه حاضر میتواند به کشاورزان در انتخاب الگوی کشت، استراتژی و روش آبیاری، به گونهایکه درآمد زارعین و برداشت آب از سفرههای زیرزمینی همزمان بهینه گردند، کمک نماید.
باغات سنتی قزوین با قدمتی طولانی نقشی با اهمیت در گذشته شهر قزوین داشتهاند. ولیکن امروزه به علت دو مشکل عمده کمبود آب و توسعه شهر به سمت این باغات وضعیت چندان مناسبی ندارند. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق در عملیات تلاش گردیده تا یک برنامه منسجم مدیریتی با دو سیاست محوری حیات بخشی باغات در افق کوتاه مدت و شکوفایی باغات در افق بلند مدت ارائه گردد. با استفاده از مدل بهینه سازی تهیه شده که بر مبنای برنامهریزی خطی عمل میکند برنامه عمل سیاستگذاران در جهت نیل به توسعه پایدار در مجموعه باغات مشخص میشود. نتایج به دست آمده از این مدل نشان میدهد که در چارچوب سیاستهای ذکر شده، توزیع آب و هزینههای مربوطه در کلیه مناطق باغات مورد مطالعه به صورتی عادلانه خواهد بود. همچنین راندمان آبیاری در مجموعه باغات از 33 درصد وضع موجود به 38 درصد در افق کوتاه مدت و 59 درصد در افق بلند مدت ارتقاء یافته است.
در منطقه شیرین بهار تاقدیسهای شلار و چالهمنار با پوشش آهک آسماری (km2160) به شدت تحت تأثیر فرآیندهای تکتونیکی قرار گرفته و منجر به توسعه قابل توجه اشکال ساختمانی همچون گسل، درزه و شکستگی شده است. رخنمون وسیع سنگهای کربناته، گسترش این ساختارها و ویژگیهای آب و هوایی مناسب (بارندگی سالانه mm 815)، شرایط خوبی را جهت ایجاد پدیدههای کارستی در منطقه شیرین بهار فراهم کرده است. بررسیهای ساختاری این منطقه نشان میدهد که علاوه بر گسلهای بزرگ مقیاس، گسلهای محلی نیز وجود دارد و تراکم درزههای طولی بیش از عرضی میباشد. در این تحقیق ویژگیهای ساختاری و خصوصیات هیدروژئولوژیکی چشمه دره اناری با آبدهی حدود m3/sec 8/2 در منطقه شیرین بهار مورد بررسی قرار گرفته است. برای شناسایی ویژگیهای هیدروژئولوژیکی چشمه دره اناری در دوره مطالعاتی از آنالیز هیدروگراف چشمه استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان می دهد که رژیم جریان غالب آبخوان کارستی چشمه دره اناری، کانالی- انتشاری است و مساحت حوضه آبگیر این چشمه حدود 154 کیلومتر مربع برآورد میشود.
به منظور بررسی دقت روشهای رگرسیونی چاو و استوکاستیک برای برآورد دبی حداکثر سالیانه در منطقه البرز مرکزی با استفاده از آمار دبیهای حداکثر روزانه اقدام به بازسازی دبیهای حداکثر سالیانه شد. در این تحقیق از روش همبستگی برای بازسازی دبیهای حداکثر سالیانه استفاده شد. پس از بررسی و تکمیل آمار، دادههای 23 ایستگاه هیدرومتری موجود در منطقه با طول دوره آماری مشترک 20 ساله برای بررسی و تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. روش بررسی به این ترتیب بود که دادههای هر ایستگاه به سریهای آماری 10، 15 و 20 ساله تقسیم شدند که در مجموع 414 سری آماری برای کل منطقه به دست آمدند. برای بهدست آوردن بهترین توزیع آماری برای دادههای موجود از نرمافزار 1HYFA استفاده و از روی بهترین توزیع آماری به دست آمده دبیهای حداکثر در دوره بازگشتهای 2، 5، 10، 15، 20، 25، 30، 50، 100، 500، 1000 ساله بهدست آمدند. با استفاده از روشهای رگرسیونی چاو و استوکاستیک هم در هر سری آماری دبیهای با دوره بازگشتهای مذکور به دست آمدند سپس نتایج این روشها با استفاده از شاخصهای آماری میانگین مربعات خطا 2(MSE) و میانگین قدر مطلق خطا 3(MBE) با نتایج توزیعهای آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان میداد که روش رگرسیونی چاو (گمبل اصلاح شده توسط چاو) در بیشتر دوره بازگشتهای مورد بررسی نسبت به روش استوکاستیک برای برآورد دبی حداکثر سالیانه در البرز مرکزی روش بهتری میباشد. همچنین مقایسه برآوردهای روشهای مورد مطالعه با توزیعهای آماری برازش یافته به دادهها با استفاده از آزمون تجزیه واریانس و در سطح 5 درصد تفاوت معنیداری را نشان ندادند.
مسائل مربوط به طراحی بهینه احیای آبهای زیرزمینی بسیار پیچیده، غیرخطی و از نظر محاسباتی پر هزینه هستند. روشهای فراکاوشی مختلفی برای طراحی بهینه این مسائل مورد استفاده قرار گرفته که نتایج مناسبی را به همراه داشته است، اما اکثر آنها از نظر زمان اجرای محاسبات بسیار پرهزینه بوده اند. در این تحقیق برای اولین بار از الگوریتم جامعه مورچگان برای حل مسائل تصفیه آلودگی آبهای زیرزمینی استفاده شده است و کارایی آن با الگوریتم ترکیبی نورد شبیهسازی شده و الگوریتم ژنتیک مقایسه شده است. در مسئله موردی بررسی شده محل چاهها و مقادیر تزریق و تخلیه از این نقاط، به عنوان متغیرهای تصمیم در نظر گرفته شدهاند و شبیهسازی جریان کمی و کیفی آبهای زیرزمینی با استفاده از نرمافزار BIOPLUMEII انجام یافته است. با توجه به خصوصیات الگوریتم مورچهها، با گسستهسازی مقادیر دبیهای پمپاژ و تخلیه تعداد فراخوانی شبیه ساز به مقدار قابل توجهی کاهش پیدا میکند. خطای ناشی از گسستهسازی متغیرهای تصمیم در حدود 8/1 درصد است و این در شرایطی است که کاهش زمان محاسبات و تعداد فراخوانی شبیهساز در حدود 56 درصد است. با پیچیدهتر شدن مشخصات آبخوان و گسترش ابعاد مسئله، کاهش زمان ناشی از این رویکرد اهمیت بیشتری خواهد داشت.
موج ناشی از شکست سد پدیدهای است که در اثر رها شدن ناگهانی آب در یک آبراهه بوجود میآید. با هدف بررسی این موضوع از دیدگاهی عددی، در نوشتار پیش روی یک مدل حجم محدود مبتنی بر معادلات آب کم عمق ارائه میگردد که در آن از الگوی عددی شار متوسط وزن دار برای تخمین شار بین سلولی استفاده شده است. این الگوی عددی دارای خاصیت تسخیر شوک بوده و برای شبیه سازی انتشار امواج بر روی بستر خشک به تمهید خاصی نیاز ندارد. با ارائه نیمرخ سطح آزاد جریان برای حالات مورد مطالعه، مراحل مختلف انتشار امواج مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. همچنین با طرح چندین آزمون محاسباتی و مقایسه نتایج عددی با حل تحلیلی و یا دادههای موجود آزمایشگاهی، کارآیی مدل ارائه شده در شبیه سازی جریان ناماندگار ناشی از شکست سد به اثبات رسید.
برای گروهبندی بارش ماهانه ایران به نواحی همگن از تحلیل مولفههای اصلی و خوشهای استفاده شد. چنین گروه بندی به عنوان مرحله اول و مهم در پیش پردازش فرو مقیاس نمودن خروجیهای مدلهای عمومی جو در نظر گرفته میشود. دادههای بارش ماهانه 42 ایستگاه همدیدی برای دوره 2003-1967 ( 37 ساله) تشکیل یک ماتریس 42 در 444 داد که به عنوان فایل ورودی تحلیل مولفههای اصلی بکار برده شد. با استفاده از تحلیل مولفههای اصلی این ماتریس به یک ماتریس 42 در 33 که 96% از کل واریانس در سریهای زمانی مشاهده شده را توجیه کرد، کاهش یافت. ماتریس کاهش یافته به عنوان فایل ورودی تحلیل خوشهای استفاده شد. نتایج نشان داد که کشور به شش ناحیه مختلف پهنه بندی میشود.
خشکسالی هیدروژئولوژیکی از جمله مخاطرات طبیعی است که به دلیل متأثر شدن سامانه آب زیرزمینی از خشکسالی بوجود میآید. در این خشکسالی ابتدا مقدار تغذیه تنزل یافته، سپس افت تراز سطح ایستابی و در نهایت کاهش و یا توقّف تخلیه ناشی از رودخانهها و چشمهها را به دنبال دارد. در این تحقیق اثرات تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی بر توزیع زمانی و مکانی خشکسالیهای هیدروژئولوژیکی دشت گربایگان با استفاده از شاخص حالت پیزومتریک (PSI) مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد، اثر بخشی سامانه پخش سیلاب در کاهش افت ناشی از خشکسالیها تنها در سالهای اولیّه بوده بهطوریکه از 1376 تا سال 1387، محدوده واقع در پایین دست پروژه پخش سیلاب به تدریج متحمّل خشکسالیهای هیدروژئولوژیکی شدیدی شده است.