انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
پیشگفتار: آب مجازی
0
1
FA
مهدی
ضرغامی
0000-0001-9179-1431
zarghaami@gmail.com
https://www.iwrr.ir/article_16025.html
https://www.iwrr.ir/article_16025_6c8b59913d61be8d8dcdbafd6ade6779.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
آشکارسازی تغییر اقلیم و نسبت دهی آن به گازهای گلخانه ای با استفاده از مدل های گردش عمومی اقیانوس- اتمسفر و توزیع نرمال دو متغیره در حوزه آبریز کارون بزرگ
1
8
FA
نرگس
ظهرابی
استادیار/گروه آبیاری و زهکشی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات خوزستان، اهواز، ایران
n.zohrabi@khouzestan.srbiau.ac.ir
علیرضا
مساح بوانی
استادیار / گروه مهندسی آبیاری و زهکشی پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، تهران، ایران
armassah@yahoo.com
عبدالرسول
تلوری
استادیار /گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، اهواز، ایران
rtelvari@gmail.com
حسین
صدقی
استاد/گروه علوم و مهندسی آب - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، تهران، ایران
در اکثر مطالعات تغییر اقلیم، معمولاً اولین سوال پیش روی محققین، آشکارسازی تغییر اقلیم منطقه مطالعاتی در دورههای گذشته و نسبت دهی آن به گازهای گلخانهای میباشد. در این تحقیق در نظر است آشکار سازی و نسبت دهی تغییر اقلیم به جهت تفکیک تغییر اقلیم ناشی از گازهای گلخانهای نسبت به نوسانات درونی در حوضه کارون بزرگ انجام گیرد. بدین منظور در ابتدا لازم بود تا محدوده تغییرات متغیرهای اقلیمی منطقه، ناشی از اندرکنش بین سیستمهای اقلیم کره زمین (اتمسفر، بیوسفر، و ....) محاسبه شود. برای اینکار از آمار درازمدت (1000 ساله) دما و بارش حاصل از اجرای کنترلی (ثابت ماندن گازهای گلخانهای) مدلهای AOGCM HadCM3) و (CGCM3 برای حوضه کارون بزرگ استفاده شد. سپس بر اساس توزیع نرمال دو متغیره، محدوده نوسانات درونی سالانه اقلیم منطقه مورد مطالعه به صورت نمودارهای دو بعدی دما- بارندگی ترسیم گردید. در ادامه به منظور آشکارسازی تغییر اقلیم در دورههای گذشته در حوضه کارون بزرگ و نسبت دهی آن به گازهای گلخانهای، مقادیر آنومالی سالانه دما و بارندگی مشاهداتی ایستگاههای مختلف حوضه با محدوده نوسانات درونی اقلیم منطقه مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج روند دو بعدی آنومالی دما و بارندگی برای نیم قرن اخیر نسبت به دوره پایه هر یک از قسمتهای حوزه آبریز کارون بزرگ، نشان از روند افزایشی دما و کاهش بارندگی دارد. از طرف دیگر به احتمال 95 درصد، مقادیر آنومالی نوسانات درونی توام دما - بارندگی در حوضه کارون بزرگ به ترتیب کمتر از 5/1 درجه سانتیگراد و کمتر از 70 درصد میباشد. که در تمامی قسمتهای حوضه کارون بزرگ تقریبا سالهای انتهائی این دوره در خارج از محدوده نوسانات درونی اقلیم قرار گرفته و نشاندهنده معنیدار بودن تغییر اقلیم در این سالها میباشد.
نوسانات درونی اقلیم,تغییر اقلیم,مدلهای HadCM3 و CGCM3,متغیرهای اقلیمی,حوضه کارون بزرگ
https://www.iwrr.ir/article_17517.html
https://www.iwrr.ir/article_17517_891e3c89cf7700b0686442f888cc3623.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
ارزیابی و بهینه یابی شبکه ایستگاه های باران سنجی بر مبنای روش کریجینگ احتمالاتی (مطالعه موردی: حوضه گرگان رود)
9
18
FA
مجتبی
شفیعی
دانشجوی دکتری /گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
moj.shafiei@gmail.com
بیژن
قهرمان
استاد /گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران.
bijan.ghahraman@yahoo.com
بهرام
ثقفیان
0000-0003-2846-2840
استاد /گروه مهندسی عمران آب، دانشکده فنی مهندسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی.
b.saghafian@gmail.com
بارندگی از ورودیهای اصلی در برنامهریزی و مدیریت منابع آب محسوب میشود. شبکه کارآمد ایستگاههای بارانسنجی شبکهای است که علاوه بر دقت اندازهگیری مناسب از تراکم مطلوبی نیز برخوردار باشد، به طوری که بتوان در نقاط فاقد ایستگاه در یک حوضه آبریز برآورد مناسبی از بارندگی بدست آورد. در این مطالعه روشی مبتنی بر مدل زمینآماری کریجینگ و تابع توزیع احتمال نرمال برای ارزیابی عملکرد شبکه ایستگاههای بارانسنجی در حوضه گرگانرود به مساحت 114 هزار کیلومتر مربع استفاده شده است که مفهوم آن بر اساس معیار درصدی از مساحت منطقه با دقت پذیرش (Ap) میباشد. ابتدا با تحلیل تغییرات مکانی بارندگی سالانه در حوضه توسط نیم تغییرنما بدون بعد، ساختار مکانی بارندگی حوضه استخراج گردید و سپس توسط الگوریتم ارائه شده شبکه ایستگاههای بارانسنجی حوضه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از 33 ایستگاه مورد تحلیل، 21 ایستگاه به عنوان ایستگاههای شبکه مبنا شناخته شدند و 12 ایستگاه باقیمانده تاثیر بسیار کمی در برآورد تغییرات مکانی بارندگی حوضه داشتند. در روند بهینهیابی، ایستگاههای غیرمبنا به 7 ایستگاه جدید در سایر نقاط حوضه کاهش یافتند که موجب افزایش دقّت در تخمین بارندگی در حوضه میشوند. همچنین با سادهسازیهای انجام شده در روش مذکور و انجام محاسبات در محیط نرمافزار GIS به صورت توسعه یک ابزار، نتایج نشان داد که از روش ارائه شده میتوان به صورت مؤثرتری در ارزیابی شبکه ایستگاههای بارانسنجی استفاده نمود.
ایستگاه باران سنجی,احتمال پذیرش,کریجینگ,نیم تغییرنما بدون بعد
https://www.iwrr.ir/article_17518.html
https://www.iwrr.ir/article_17518_6b4f6b19fafa2c49de46679baf1b311a.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
آثار و پیامد های خشکسالی اقلیمی بر تأخیر زمانی و تغییر رژیم آبدهی قنوات و چشمه ها (مطالعه موردی: دشت یزد- اردکان)
19
26
FA
محمد
اکرامی
دانش آموخته کارشناسی ارشد/ آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد، یزد، ایران،
ekrami64@gmail.com
محمدرضا
اختصاصی
دانشیار/ دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد، یزد، ایران
mr_ekhtesasi@yazd.ac.ir
حسین
ملکینژاد
دانشیار /دانشکده منابع طبیعی دانشگاه یزد، یزد، ایران
hmalekinezhad@yazd.ac.ir
خشکسالی یک حادثه غیر مترقبه طبیعی است که در نواحی خشک و نیمه خشک کشور اثرات بیشتری به جا میگذارد، اولین و مهمترین تهدید خشکسالی در منابع آبی ظاهر میشود. لذا تحقیق در این زمینه و بررسی و کشف ارتباط بین تأخیرخشکسالی اقلیمی و هیدرولوژی به منظور مدیریت هرچه بهتر و بیشتر منابع آب سطحی و زیرزمینی به منظور کاهش خسارات خشکسالی و یا به عبارت دیگر مدیریت ریسک خشکسالی حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش ضمن بررسی دورههای متوالی خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی با استفاده از دو شاخص خشکسالی SPI و GRI در دشت یزد-اردکان، تأخیر زمانی بین رخداد خشکسالی هواشناسی و به دنبال آن خشکسالی هیدرولوژیک نیز شناسایی شد. برای بررسی خصوصیات خشکسالی هواشناسی و هیدرولوژیکی از آمار بلند مدت بارندگی (89-1359) ایستگاههای بارانسنجی و آمار آبدهی قنوات دشتی، کوهپایهای، کوهستانی و چشمههای مهم موجود در محدوده مورد مطالعه در دهه اخیر (89-1380) استفاده شد. نتایج نشاندهنده افزایش شدت و تداوم خشکسالیهای اقلیمی و هیدرولوژی بویژه در دههی اخیر میباشد به گونهای که تکرار خشکسالی اقلیمی در دهه اخیر نسبت به چهار دهه گذشته، 4 برابر شده است. همچنین نتایج حاکی از وجود تأخیر زمانی متفاوت بین وقوع خشکسالی اقلیمی و تأثیر آن بر آبدهی قنوات دشتی، کوهپایهای، کوهستانی و چشمهها میباشد. بطوری که این تأخیر در قنوات کوهپایهای مورد مطالعه، بسته به شدت خشکسالی و نوع قنات، معمولاً کمتر از 1 سال و در قنوات دشتی در حدود 2 سال میباشد. نتایج این تحقیق مدیریت بحران 2 ساله پس از هر دوره خشکسالی را در دشت یزد گوشزد مینماید.
خشکسالی اقلیمی,خشکسالی هیدرولوژی,قنات دشتی,قنات کوهپایه-ای,یزد-اردکان
https://www.iwrr.ir/article_17521.html
https://www.iwrr.ir/article_17521_aea22cdc8f84f2e40a5f941a5c75282d.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
مقایسه روشهای ترسیم حریم حفاظتی چاه؛ مطالعه موردی: چاههای شرب شهر همدان
27
41
FA
بهزاد
دلخواهی
کارشناس /حفاظت از آبهای زیرزمینی، شرکت آب منطقه ای استان تهران، تهران، ایران
behzad.delkhahi@gmail.com
کمال
خدایی
عضو هیئت علمی/ پژوهشکده علوم پایه کاربردی، جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
khodaei@acecr.ac.ir
فرهاد
اسدیان
عضو هیئت علمی/ پژوهشکده علوم پایه کاربردی، جهاد دانشگاهی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران.
farhad.asadian@gmail.com
حریم حفاظتی چاه، ناحیه سطحی و یا زیر سطحی پیرامون چاه است که در هنگام پمپاژ، آب چاه را تامین نموده و مواد آلاینده از طریق آن وارد سیستم آب زیرزمینی شده و نهایتاً به داخل چاه راه پیدا خواهند کرد. در این تحقیق ضمن معرفی روش شعاع ثابت محاسبهای، روشهای تحلیلی KLF و Wyssling و روش مدل عددی به عنوان متداولترین روشها جهت تعیین حریم حفاظتی چاه، به منظور مقایسه روشهای مذکور از دادههای نه حلقه از چاههای شرب شهر همدان استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان میدهد که با افزایش زمان حرکت (افزایش فاصله از چاه)، از دقت و تطابق روشهای شعاع ثابت و تحلیلی نسبت به مدل عددی کاسته میشود. حریم ترسیمی توسط روش شعاع ثابت محاسبه ای بخش قابل ملاحظه ای از حریم حفاظتی ترسیم شده توسط مدل عددی در بخش بالادست چاه را در برنمیگیرد. درحالیکه بخشهای غیرضروری در پائین دست چاه را که جزء حریم حفاظتی واقعی چاه نمیباشد را شامل میشود. همچنین حریمهای ترسیمی توسط روشهای تحلیلی KLF و Wyssling علیرغم اینکه در مقایسه با روش شعاع ثابت، مساحت بیشتری از حریم حفاظتی مدل عددی را پوشش میدهند؛ ولی از نظر شکل ظاهری باریک و کشیده بوده و بخش قابل ملاحظهای از فواصل جانبی حریم حفاظتی عددی را دربرنمیگیرند. بطور کلی مدل عددی دقیق ترین روش جهت ترسیم حریم حفاظتی چاه میباشد ولی در صورت عدم وجود داده، زمان، سرمایه و تخصص کافی استفاده از روشهای سادهتری مانند روشهای شعاع ثابت و تحلیلی نیز از دقت قابل قبول برخوردار خواهد بود.
ناحیه تسخیر,حریم حفاظتی چاه,روش شعاع ثابت محاسبهای,روش تحلیلی,مدل عددی,زمان حرکت
https://www.iwrr.ir/article_17522.html
https://www.iwrr.ir/article_17522_3075a681e7d69e81b54c7190820a9a42.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
ارزیابی تأثیر افت سطح ایستابی بر ناپایداری و تخریب اسکرینهای چاههای آب
42
51
FA
محمدرضا
غفوری
کارشناس ارشد/ هیدروژئولوژی، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران
mrgh.ghafouri@gmail.com
اعظم
شامحمدی
کارشناس ارشد/ زمینشناسی مهندسی، مهندسین مشاور سازهپردازی ایران، تهران، ایران
غلامعباس
کاظمی
دکترای /هیدروژئولوژی، دانشکده علوم زمین، دانشگاه صنعتی شاهرود، شاهرود، ایران.
g_a_kazemi@shahroodut.ac.it
کاظم
مرادی هرسینی
دکترای/ زمینشناسی مهندسی، مهندسین مشاور سازهپردازی ایران، تهران، ایران.
هانیه
شرفی
کارشناس ارشد/ زمینشناسی اقتصادی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
با افت سطح آب زیرزمینی، تنش موثر عمودی وارده بر لولههای جدار چاه (σ'<sub>V</sub>) افزایش یافته و به همراه آن تنش موثر افقی (σ'<sub>h</sub>) نیز افزایش مییابد که این افزایش تنش به لولههای جدار چاههای آب و اسکرینها نیرو وارد نموده و میتواند موجب تخریب و گسیختگی لولههای جدار شود. در این تحقیق به بررسی نقش افت سطح ایستابی در افزایش تنشهای وارده بر لولههای جدار و اسکرینهای چاههای آب پرداخته شده است. در بررسی مقاومت تسلیم لولههای جدار و اسکرینها و تلفیق محاسبات با مقادیر تنشهای وارده از سفره به لولهها، مشخص گردید که با افزایش افت سطح ایستابی به تدریج تنشهای وارده بیشتر شده و در افتهای بحرانی میتواند موجب تخریب لولههای جدار و اسکرینها گردد. همچنین در این تحقیق نقش قطر، ضخامت و تعداد شکافها بر مقاومت اسکرینها ارزیابی شده است. با توجه به نتایج این تحقیق، پیشنهاد میگردد که در دشتهای مسئلهدار که آمار تخریبها بالا بوده و افت سطح ایستابی زیادی دارند، برای افزایش مقاومت لولهها، تا حد ممکن از لولههای جدار با قطر کمتر، ضخامت بیشتر ولی تعداد شکاف اسکرینهای بیشتر و ضخامت فیلترپک بزرگتر استفاده گردد.
مقاومت تسلیم,فشار آب منفذی,تخریب چاههای آب,تنش موثر,لوله جدار
https://www.iwrr.ir/article_17523.html
https://www.iwrr.ir/article_17523_d4d406910141db50c205118dfc94a206.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
مطالعه آزمایشگاهی الگوی آبشستگی اطراف آبشکن T شکل مستغرق در مسیر مستقیم
52
63
FA
سید ماجد
نوربخش صالح
دانشجوی کارشناسی ارشد/ مهندسی عمران آب، دانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
vaghefi@pgu.ac.ir
محمد
واقفی
استادیار/ سازههای هیدرولیکی، گروه مهندسی عمران، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران.
vaghefi52@gmail.com
مسعود
قدسیان
استاد /هیدرولیک، دانشکده عمران و محیط زیست، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
ghods@modares.ac.ir
آبشکنها سازههای هیدرولیکی هستند که برای حفاظت از سواحل رودخانه بکار میروند. استقرار آبشکنها باعث ایجاد تغییرات در میدان جریان، الگوی آبشستگی و توپوگرافی بستر میشود. در این مقاله به بررسی توپوگرافی بستر اطراف آبشکن T شکل مستغرق واقع در مسیر مستقیم پرداخته شده است. برای این منظور از یک فلوم مستطیلی به عمق 70 سانتیمتر و عرض 60 سانتیمتر استفاده گردیده است. در این آزمایشات تأثیر پارامترهای طول آبشکن، طول بال آبشکن، عمق استغراق و همچنین عدد فرود جریان برتغییرات ابعاد چاله آبشستگی حول آبشکن T شکل و تغییرات توپوگرافی بستر مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان داد با افزایش عدد فرود (Fr) و طول آبشکن میزان عمق و ابعاد چاله آبشستگی افزایش مییابد. همچنین با افزایش عمق استغراق در یک ناحیه محدود، ابتدا میزان آبشستگی و گسترش پشتهها افزایش و سپس کاهش مییابد. تجزیه و تحلیل نتایج مربوط به آبشستگی در مقاطع عرضی، طولی و پلانهای مختلف از دیگر موارد مطرح شده در این مقاله میباشد.
آبشکن سرسپری,تنگ شدگی عرضی,نسبت طول بال به جان,درصد استغراق,الگوی جریان
https://www.iwrr.ir/article_17525.html
https://www.iwrr.ir/article_17525_db40ab3ad23c2ceb2ec1e11932f96d57.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
بررسی آزمایشگاهی تأثیر شکل پلان و پروفیل طولی بر تغییـرات جریان سطحی در دامنههای مرکب
64
72
FA
مهدی
گرانیان
کارشناس ارشد عمران-آب، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
mz.geranian@gmail.com.
نصرت الله
امانیان
استادیار /گروه مهندسی عمران، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
علی
طالبی
دانشیار/ دانشکده مهندسی منابع طبیعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
محمدرضا
هادیان
استادیار /گروه مهندسی عمران، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
مسعود
زینی
مربی /گروه مهندسی عمران، دانشگاه یزد، یزد، ایران.
شکل دامنه یکی از عوامل مهمی است که در مقدار رواناب حوضه آبخیز دخالت دارد. تعیین تأثیر این عامل در برنامهریزی مدیریتی در عرصههای منابع طبیعی و عملیات کنترل رواناب بسیار موثر است. بسیاری از سازههای کنترل رواناب و فرسایش احداث شده به دلیل نبودن اطلاعات و آمار، متناسب با حجم رواناب و رسوب طراحی نمیشود و عموماً برای جلوگیری از خطرات احتمالی، سازه به صورت دست بالا طراحی میگردد که این عمل باعث تحمیل هزینههای زیادی به اجرای این گونه پروژهها خواهد شد. در این تحقیق با استفاده از یک مدل آزمایشگاهی، رابطه بین شکل دامنه شامل پلان دامنه (همگرا، واگرا و موازی) و پروفیل طولی دامنه در سه حالت (صاف، محدب و مقعر) مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام این امر با استفاده از مدل Evens مدل ژئومتری دامنه در آزمایشگاه ساخته شد که اثر توپوگرافی دامنه را از طریق شکل پلان و انحنای پروفیل طولی دامنه در بر میگیرد. با در نظر گرفتن سه حالت همگرا، واگرا و موازی برای شکل پلان دامنه و سه حالت (صاف، محدب و مقعر) برای پروفیل طولی دامنه، 9 شکل مختلف جهت بررسی رواناب دامنه ایجاد میشود. تغییر شکل پلان و پروفیل طولی دامنه، در میزان و حالت جریانهای سطحی اثر میگذارد و باعث ایجاد آستانه شروع رواناب، پیک جریان و زمان تمرکز متفاوتی در دامنههای با شرایط یکسان میگردد. بر اساس نتایج بدست آمده، مشخص گردید اثر پلان دامنه بر زمان تمرکز بیشتر از اثر پروفیل طولی دامنه است، بطوریکه زمان تمرکز دامنههای همگرا بیشتر از دامنههای واگرا میباشد.
آستانه شروع رواناب,جریان سطحی,شکل دامنه,مدل ژئومتری Evens,زمان تمرکز
https://www.iwrr.ir/article_17526.html
https://www.iwrr.ir/article_17526_945074db3b1b231751b9c5aacb3110de.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
مدل سازی پیوسته جریان روزانه رودخانه کارون به کمک مدل تابع تلفات SMA
73
77
FA
محمدرضا
غفوری
کارشناس ارشد /هیدروژئولوژی، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران
mrgh.ghafouri@gmail.com
حمید
طاهری شهرآئینی
استادیار/ دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه شاهرود، شاهرود، ایران.
بهرام
ثقفیان
0000-0003-2846-2840
استاد /گروه مهندسی عمران آب، دانشکده فنی مهندسی، واحد علوم و تحقیقات تهران، دانشگاه آزاد اسلامی.
b.saghafian@gmail.com
در این تحقیق مدل HEC-HMS به همراه مدل محاسبه تلفات SMA در شبیهسازی جریان روزانه رودخانه کارون در محل ایستگاه هیدرومتری پل شالو مورد ارزیابى قرار گرفته است. برای واسنجی مدل از دادههای دبی روزانه پنج سال آبی 1371-1370 تا 1375-1374 و برای اعتبارسنجی مدل از دادههای سه سال آبی 1376-1375 تا 1378-1377 استفاده شده است. نتایج نشاندهنده تطابق مناسب (<em>R<sup>2</sup></em>=0.82) بین دادههای جریان مشاهدهای و مدلسازی شده در دوره اعتبارسنجی میباشد. همچنین درصد خطای حجم کل، ضریب راندمان Nash-Sutcliffe و جذر میانگین مربعات خطای مدل به ترتیب برابر با % 3/11، 82/0 و cms 151 میباشد. مقایسه نتایج این تحقیق با تحقیقات مشابه، بیانگر قابلیت مناسب مدل HEC-HMS به همراه مدل محاسبه تلفات SMA برای مدلسازی پیوسته جریان روزانه در دورههای خشک و تر در حوضه کارون میباشد.
رودخانه کارون,مدل سازی رواناب,HEC-HMS و SMA
https://www.iwrr.ir/article_17527.html
https://www.iwrr.ir/article_17527_f38fd1d22bbf12623c5d1bddebc6eb56.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
نشتیابی مرحلهای شبکههای توزیع آب بر اساس واسنجی فشارهای گرهی به روش الگوریتم ژنتیک
78
83
FA
علی
نصیریان
دانشجوی دکتری عمران/ آب دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
ali_geran@yahoo.com
محمود
فغفور مغربی
استاد/ گروه عمران دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران
maghrebi@um.ac.ir
سیاوش
یزدانی
کارشناس ارشد عمران/ مهندسی آب، دانش آموخته دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
نشت یکی از مهمترین مشکلات شبکههای توزیع آب است که همه ساله هزینههای هنگفتی را به مسئولین شهری تحمیل مینماید. نشت یابی با روشهای کنونی زمانبر و پر هزینه است. بدین منظور روشهای نشت یابی سراسری مبتنی بر کالیبراسیون فشارهای گرهای اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. یکی از این روشها، نشتیابی بر اساس واسنجی شبکه با کمینه سازی اختلاف مقادیر مشاهداتی و محاسباتی فشار و دبی از طریق مدلسازی و بهینهیابی به روش الگوریتم ژنتیک است. متاسفانه این روشها هنوز به دقت مناسب برای کاربرد در سطح شبکههای واقعی نرسیدهاند. در این پژوهش روشی جدید مبتنی بر حذف مرحلهای گزینههای وجود نشت در شبکه مورد بررسی قرار گرفته است. این روش با کالیبراسیون عادی شبکه آغاز شده و پس از اتمام واسنجی با حذف برخی از گرهها از بین پارامترهای تنظیمی و کاهش دامنه جستجو، مجددا واسنجی شبکه را به انجام میرساند. بررسیها انجام شده کارایی بسیار مناسب این روش را برای بهبود نشتیابی در شبکه نشان داده است.
واسنجی,الگوریتم حذف مرحلهای,شبکه توزیع,نشت یابی
https://www.iwrr.ir/article_17528.html
https://www.iwrr.ir/article_17528_34bf159f847e1b0ce2407f8b66a67b5e.pdf
انجمن علوم و مهندسی منابع آب
تحقیقات منابع آب ایران
1735-2347
2476-7360
9
2
2013
09
23
ارزیابی روند رسوبدهی و بررسی ارتباط آن با مقادیر بارش و دبی سالانه در سرشاخه های اصلی رودخانه تیره لرستان
84
87
FA
مهدی
مردیان
دانشجوی دکتری /آبخیزداری دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری- ایران
mehdimardian@gmail.com
واحد
بردی شیخ
دانشیار /و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان- گرگان- ایران
علی
نجفی نژاد
دانشیار /و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان- گرگان- ایران
najafinejad@yahoo.com
جواد
وروانی
استادیار /و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک- اراک- ایران
فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی در نیم قرن اخیر بهطور چشمگیر بر رژیم آبدهی و رسوبدهی رودخانهها اثر گذاشته است. شفافسازی این تغییرات در سریهای زمانی معمولاً با انجام آزمون روند صورت میگیرد. با توجه به اینکه در تحقیقات داخلی به موضوع بررسی روند رسوبدهی رودخانههای کشور کمتر پرداخته شده است، در این تحقیق روند رسوبدهی سرشاخههای اصلی رودخانه تیره لرستان و ارتباط احتمالی آن با روند مقادیر بارش و دبی جریان در سری زمانی سالانه در دوره آماری 1354 تا 1382مورد ارزیابی قرار گرفت. برای انجام این تحقیق از آزمون پارامتریک رگرسیون خطی ساده و آزمون ناپارامتریک من- کندال در محیط نرمافزار آماری R 2.6.0 استفاده شد. نتایج هر دو آزمون، روند منفی را در سریهای میانگین سالانه رواناب و رسوب ایستگاههای هیدرومتری رودخانه تیره نشان داد؛ اما این روند منفی فقط در خروجی حوضه معنیدار بود. از طرفی مقادیر میانگین بارش سالانه در طی دوره مطالعاتی روند منفی داشت که معنیدار نبود. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که میانگین مقادیر آبدهی و رسوبدهی سالانه در خروجی حوضه رودخانه تیره در طول دوره مطالعاتی رو به کاهش بوده است؛ هر چند که مقادیر بارش سالانه روند نزولی معنیداری را نشان نمیدهد. به احتمال قوی عوامل درون حوضهای همانند افزایش سطح زیر کشت، بالا رفتن جذب و ربایش متناسب با تغییرات کاربری اراضی، افت سفرههای آب زیرزمینی و عملیات بیو- مکانیکی حفاظت آب و خاک در دامنهها و آبراههها از جمله مواردی هستند که روند کاهش آبدهی و رسوبدهی رودخانه تیره را به دنبال داشتهاند.
آزمون رگرسیون خطی,آزمون من- کندال,رودخانه تیره لرستان,روند رسوبدهی,سری زمانی سالانه
https://www.iwrr.ir/article_17529.html
https://www.iwrr.ir/article_17529_d8144ffdf38efea5d5a07d45ea8fb125.pdf