انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Preface: Lake Urmia Restorationپیشگفتار: احیای دریاچه ارومیه0116016FAرضا مکنونJournal Article20160712انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Developing an Optimization - Simulation Risk Based Water Allocation Model using Conditional Value at Risk (Cvar), Case Study: Zayandehrood Irrigation Networksتوسعه مدل بهینهسازی- شبیهسازی مبتنی بر ریسک تخصیص منابع آب با استفاده از مفهوم ارزش در معرض خطر شرطی، مطالعه موردی: شبکه آبیاری زایندهرود11413413FAمجید دلاوراستادیار/گروه مهندسی منابع آب، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرسسعید مریداستاد /گروه مهندسی منابع آب، دانشکده کشاورزی دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-7024-1657مهنوش مقدسیاستادیار / گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی دانشگاه اراکJournal Article20120206 Uncertainties and errors in water resources management decision making could result in the serious social and economical consequences.This can be caused by various factors such as price yield and iflow prediction that the latter usually has more complications, In this research it was attempted to present a water resources allocation algorithm under the uncertainty conditions using the concept of conditional value at risk (CVaR). In this regard' an optimization-simulation model considering water quality and quantity was developed which is able to calculate the optimal amount of water allocation in irrigation networks considering crops and their growing stages with minimal risk that resulting from uncertanties inflow prediction. In this study the information of Zayandehrood irrigation networks during 1983-2008 were used for assessment of this presented procedure.The results showed that using CVaR as a probabilistic concepti in water allocation model can determine both the system risk in time horizon and the optimal water allocation considering the minimal loss and the risk caused by uncertainty and also determine the good probabilistic decision space for users to make realistic decisions. بحث عدمقطعیت و خطا در تصمیمگیریها در مدیریت منابع همواره میتواند تبعات اجتماعی و اقتصادی جدی به همراه داشته باشد. این موارد میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند قیمت، عملکرد و پیشبینی جریان باشد که از این بین، مورد آخر بیشترین مشکلات را معمولاً به دنبال دارد. در این تحقیق تلاش شده است با استفاده از مفهوم ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR)، الگوریتمی به منظور تخصیص بهینه منابع آب در شرایط عدم قطعیت ارائه گردد. در این راستا یک مدل بهینهسازی- شبیهسازی با لحاظ شرایط کمی و کیفی آب ارائه گردید که قادر است، مقادیر بهینه تخصیص آب را در شبکه های آبیاری، محصولات و مراحل رشد آنها با توجه به کمینه ریسک خطا در تصمیمگیری ناشی از پیشبینی جریان محاسبه کند. برای ارزیابی و بررسی روششناسی ارائه شده از اطلاعات شبکه های آبیاری زاینده رود طی سالهای 87-1362 استفاده گردید. نتایج نشان داد که بهرهگیری از مفهوم احتمالاتی CVaR در مدل تخصیص منابع آب، میتواند علاوه بر توصیف نحوه تغییرات ریسک پذیری سامانه در افق زمانی مورد نظر، میزان تخصیص بهینه آب را به گونهای تعیین کند که خسارت وارده و ریسک ناشی از تصمیمگیری نادرست بهواسطه شرایط غیر قطعی هیدرولوژیکی، کمینه گردد و در عین حال به نحو مطلوبی یک فضای احتمالاتی تصمیم را به منظور اتخاذ تصمیمات واقع بینانه در اختیار کاربر قرار دهد. انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321The Welfare Effect of Water Market Allocation in Iranian Economyبررسی آثار رفاهی تخصیص بازاری منابع آب در اقتصاد ایران152513414FAعلی یوسفیاستادیار /گروه توسعه روستایی دانشگاه صنعتی اصفهانمحمد حسن زادهاستادیار / دانشکده علوم انسانی دانشگاه محقق اردبیلیعلی کرامتزادهاستادیار / دانشکده مدیریت کشاورزی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگانJournal Article20120710 Administrative allocation of water in Iran currently leads to more conflicts and severe water sectoral competition. , Since the administrative water allocation is based on the low tariffs and not on market prices particularly in agricultural sector, the real value of water is not considered in the system of national account and monetary circular flow of economy. While water resources are the direct and indirect primary input of many commodities and services in the economy. One of the main strategies of coping with water scarcity is market-based allocation for making the highest value. The aim of this study is to analysis the welfare effect of water-based market allocation in the Iranian economy. According to backward and forward linkage effect of water sector on the economy, in this study the computable general equilibrium modeling has been used. In order to consider the real value of water, this study has been added raw water as the factor of production in the social accounting matrix. The results show that the creation of water market under water scarcity condition tended to respectively decreases and increases in the welfare of urban and rural households. Furthermore, the top deciles of rural household’s welfare have been increased in comparison to the lower deciles, which indicate the larger share of ownership of lands with water rights in the higher deciles در حال حاضر سازوکار تخصیص آب در کشور به صورت دستوری میباشد که منجر به ایجاد تنش و رقابت بین بخشی و بین منطقهای شده است. با توجه به اینکه آب در بازار مبادله نمیشود و در بیشتر موارد به خصوص در بخش کشاورزی به بهای بسیار اندکی مبادله میشود؛ ارزش واقعی آب در سیستم حسابداری ملی و چرخه پولی اقتصاد در نظر گرفته نمیشود. ولی، در واقعیت آب به طور مستقیم و نامستقیم نهاده اولیه بسیاری از کالاها و خدمات در اقتصاد است. از مهمترین راهکارهای مقابله با کم آبی تخصیص بهینه بر اساس ایجاد بالاترین ارزش است. هدف این مطالعه ارزیابی آثار رفاهی تغییر روش تخصیص منابع آب از دستوری به بازاری در اقتصاد کشور میباشد. با توجه به ارتباطات پسین و پیشین بخش آب با سایر بخشها؛ در این مطالعه از مدل تعادل عمومی استفاده شده است. از طرفی، جهت لحاظ نمودن ارزش واقعی آب در حسابهای ملی، آب به عنوان عامل اولیه تولید در ماتریس حسابداری اجتماعی لحاظ شده است. نتایج ایجاد بازار آب در شرایط کم آبی نشان میدهد که رفاه خانوارهای شهری و روستایی به ترتیب کاهش و افزایش مییابد. همچنین رفاه دهکهای بالای روستایی در مقایسه با دهکهای پایین افزایش چشمگیری دارد که نشانگر آن است که دهکهای بالاتر سهم بیشتری از مالکیت زمینهای دارای حقابه را دارا میباشند.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Modeling of Groundwater Vulnerabilities Uncertainty Using GIS & Rough Setمدلسازی عدم قطعیت آسیب پذیری آبخوان با استفاده از GIS و مجموعه راف263813416FAفاطمه زیرک جوانمرددانشجوی کارشناسی ارشد سنجش از دور و GIS / دانشگاه آزاداسلامی- واحد علوم و تحقیقات تهرانمحمد مهدویاستاد /دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران- کرجمحمدرضا ملکاستادیار / دانشکده نقشه برداری دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسیمیرمسعود خیرخواه زرکشاستادیار / پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداریJournal Article20130208 Groundwater is an important source of fresh water supply in Iran. In the event of contamination, the restoration process for these resources is not always possible. One proper way to prevent contamination of aquifers is identifying vulnerable areas. The uncertain boundaries is affecting factor in aquifer modeling as a spatial phenomenon. Many theories have been proposed for uncertainty. In this study, Rough Set Theory and Geographic Information System (GIS) have been used in modeling of groundwater vulnerabilities uncertainty in DRASTIC model. Urmia plain which is the central plain near the Urmia Lake has been selected as the study area. Modeling with the use of Rough Set is performing in two high and low approximations. Accordingly the upper percent in the DRASTIC indicator for the high approximation was associated to the low to medium contamination potential and for the low approximation was associated to the very low contamination potential. آبهای زیرزمینی در ایران منبع مهمی برای تأمین آب شیرین هستند و در صورت بروز آلودگی، فرایند احیاء آن امکانپذیر نمیباشد. یکی از راههای مناسب برای جلوگیری از آلودگی آبخوان، شناسایی مناطق آسیبپذیر است. وجود مرزهای نامشخص عاملی اثرگذار در مدلسازی آبخوان به عنوان یک پدیده مکانی میباشد. نظریههای زیادی برای عدم قطعیت ارائه شدهاند. در تحقیق حاضر از تئوری راف و سیستم اطلاعات مکانی، در مدلسازی و برای عدم قطعیت آسیبپذیری آبهای زیرزمینی از مدل دراستیک بهرهگیری شد. همچنین دشت ارومیه که دشت مرکزی در مجاورت دریاچه ارومیه میباشد، به عنوان منطقه مورد مطالعه انتخاب گردید. مدلسازی با استفاده از مجموعه راف در دو تقریب بالا و پایین انجام میشود و بر این اساس، بیشترین درصد در شاخص دراستیک برای تقریب بالا مربوط به پتانسیل آلودگی کم تا متوسط و برای تقریب پایین، مربوط به پتانسیل آلودگی خیلی کم برآورد شده است.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Qualitative Behavior Identification of Surface Reservoir in Case of Sudden Injection of Contaminant Loadشناسایی رفتار کیفی مخازن سطحی در صورت تزریق ناگهانی بار آلاینده395013417FAمحسن علی حمزهکارشناس ارشد منابع آب/شرکت مهندسین مشاور ریآبمحمود محمد رضاپور طبریاستادیار / گروه عمران، دانشکده فنی دانشگاه شهرکرد0000-0002-4837-5026Journal Article20130218 Sudden contaminant load in water resources either man made or in circumstantial process causes crisis. Appearance of MTBE contaminant load in Geshlagh Dam in Sanandaj city, entering the sudden contaminant load of oil determinatives into Zayandehrood River and Karkhe River are examples of such crisis that have occurred in Iran. The purpose of this study is evaluating and simulation of reservoir quality behavior in case of sudden contaminant load. This can help the managers and planners in selecting the applicable policies in the situation of quality crisis. In this paper, Karaj Dam reservoir simulation model has been created by the third version of two-dimensional mean transverse (CE-QUAL-W2) and a biological contaminant with coliform index has been considered as a sudden contaminant load. By considering the factors affecting the behavior of advection, dispersion, diffusion, and deterioration of coliform, five different scenarios have been created for 12 months of the studied year. These included coliform deterioration rate, the effect of reservoir water storage volume, contaminant load input location, the effect of water temperature, discharge into the reservoir, and the coliform sediment rate. Based on the defined scenarios, the rate of influences of each abovementioned factor on the behavior of pollutant has been investigated. The result shows that the input location of the contaminant load has a severe effect on the maximum output contaminant and crisis period. Therefore entering the contaminant load at the lower third of reservoir comparing to those of at the upper third of the reservoir has 15 times more output contaminant and the crisis period due to entering the contaminant load at the lower one third of the reservoir is two times of the crisis period due to entering the contaminant load at the upper one third of the reservoir. بروز بار آلاینده ناگهانی در منابع آب به هر یک از دو صورت تصادفی و انسانساخت باعث ایجاد بحران میگردد. به طور مثال ورود بار آلاینده MTBA در سد قشلاق سنندج، وارد شدن ناگهانی بار آلاینده مشتقات نفتی در رودخانه زایندهرود و همچنین در رودخانه کرخه، نمونهای از این قبیل بحرانها میباشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و شبیهسازی رفتار کیفی مخزن در شرایط ورود بار آلاینده ناگهانی میباشد که میتواند در مواجهه با بحرانهای کیفی به مدیران و تصمیمگیران در اتخاذ سیاستهای کارا کمک نماید. در این مقاله با استفاده از نسخه سوم نرمافزار شبیهسازی کیفی دو بعدی میانگین عرضی (CE-QUAL-W2)، مدل شبیهسازی مخزن سد کرج تهیه شده و آلودگی بیولوژیکی با شاخص کلیفرم به عنوان بار آلاینده ناگهانی در نظر گرفته شد. سپس با در نظر گرفتن عوامل دخیل بر چگونگی پخش، جابهجایی و زوال کلیفرم، پنج سری سناریوی مختلف که شامل گزینههای مختلف نرخ زوال کلیفرم، حجم آب ذخیره مخزن، محل ورود بار آلاینده، دمای آب، آبدهی ورودی به مخزن و نرخ تهنشینی کلیفرم میباشد، برای 12 ماه سال تولید شد. بر اساس سناریویهای تعریف شده، میزان تأثیر هر یک از عوامل بر رفتار آلودگی بررسی گردید. نتایج نشان میدهد که محل ورود بار آلاینده تأثیر زیادی در میزان بیشینه غلظت آلودگی خروجی از سد و دوره بحران ناشی از آن دارد. به طوری که غلظت آلودگی خروجی و دوره بحران ناشی از ورود بار آلاینده در یکسوم پایینی مخزن به ترتیب 15 برابر غلظت آلودگی خروجی و 2 برابر دوره بحران ناشی از ورود بار آلاینده در یک سوم بالایی مخزن است.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Assessment of GRACE and GLDAS Capabilities for Estimation of Water Balance in Large Scale Areas, a Case Study of Urmia Lake Watershedبررسی قابلیت دادههای ماهواره بازیابی گرانش و آزمایش اقلیمی و خروجی مدلهای سیستم جهانی تلفیق اطلاعات زمینی برای برآورد بیلان آب در مقیاسهای مکانی بزرگ (مطالعه موردی حوضه آبریز دریاچه ارومیه)516213418FAاشکان فرخنیادانشجوی دکتری / گروه مهندسی سازههای آبی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرسسعید مریداستاد/ گروه مهندسی سازههای آبی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تربیت مدرس0000-0002-7024-1657Journal Article20111121 Due to lack of appropriate data, estimation of water balance components for large areas is usually problematic. Recent development of global databases based on satellite estimates as well as rapid progress in hardware and software for modeling of complex processes governing the water balance at the land surface, caused that many efforts employ these new tools to reduce the limitations in this field. Gravity Recovery and Climate Experiment (GRACE) and Global Land Data Assimilation System (GLDAS) are two particular projects, which has recently been used by many scientists to estimate water balance in different regions of the world. Regarding the lack of attention to this free information in Iranian studies, this research aims at investigating the possibility of using these resources in estimating the water balance of Iran basins. Urmia lake watershed was selected as a study area and the water balance components were extracted from GRACE GLDAS data. Comparison of the estimated changes in total water balance of the basin by GRACE data and changes in the lake water volume based on observations showed a similar trend. Besides, estimation of annual variations in groundwater using GRACE and GLDAS showed suitability of GRACE data for study of the groundwater changes. Overall, the results of present study indicated that GRACE data can be used as an appropriate tool to perform a preliminary, rapid, and inexpensive assessment of water balance in watersheds of the country برآورد مؤلفههای مختلف بیلان آب در مقیاسهای مکانی بزرگ به دلیل عدم در اختیار بودن دادههای مناسب، همواره با مشکلات فراوانی روبرو بوده است. در سالهای اخیر با رشد فزاینده پایگاههای داده جهانی مبتنی بر برآوردهای ماهوارهای و همچنین افزایش تواناییهای سختافزاری و نرمافزاری در مدلسازی فرآیندهای پیچیده حاکم بر بیلان آب در سطح زمین، کوششهای زیادی به منظور استفاده مناسب از این ابزارهای نوین جهت کاهش مشکلات موجود در این زمینه به عمل آمده است. پروژههای بازیابی گرانش و آزمایش اقلیمی (GRACE) و سیستم جهانی تلفیق اطلاعات زمینی (GLDAS)، دو نمونه از پروژههای شاخصی هستند که مطالعه در خصوص امکان استفاده از نتایج آنها جهت برآورد بیلان آب در مناطق مختلف کره زمین طی چند سال گذشته به صورت گستردهای مورد توجه محققین قرار داشته است. با توجه به عدم توجه کافی به اینگونه منابع اطلاعاتی رایگان و سهلالوصول در مطالعات جاری کشور، تحقیق حاضر با هدف بررسی امکان استفاده از نتایج این پروژهها در برآورد بیلان آب در حوضههای آبریز ایران انجام شد. بدین منظور حوضه آبریز دریاچه ارومیه به عنوان منطقه مطالعاتی انتخاب شد و مؤلفههای بیلان آب در این حوضه با استفاده از اطلاعات GRACE و GLDAS استخراج گردید. مقایسه مقادیر برآورد شده تغییرات بیلان کل آب در حوضه توسط GRACE و تغییرات مشاهداتی حجم آب دریاچه نشان دهنده وجود روند یکسان میباشد. همچنین برآورد تغییرات سالانه آب زیرزمینی نیز با استفاده از اطلاعات GRACE و GLDAS انجام شد که نشان دهنده قابلیت مناسب اطلاعات GRACE برای برآورد روند تغییرات آب زیرزمینی میباشد. نتایج مطالعه حاضر نشان میدهد اطلاعات حاصل از GRACE میتواند به عنوان ابزار مناسبی برای انجام برآوردهای اولیه، سریع و کمهزینه در خصوص بیلان آب در حوضههای آبریز کشور مورد استفاده قرار گیرد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Employing Economic Instruments to Increase Water Productivity: A Case Study, Zayandehrood River Basinبهکارگیری ابزارهای اقتصادی در افزایش بهرهوری آب: مطالعه موردی حوضه آبریز زایندهرود637113419FAسیدعلی اوهب یزدیدانشجوی دکتری دانشکده مهندسی عمران/ دانشگاه صنعتی اصفهانآزاده احمدیاستادیار/ دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه صنعتی اصفهانعلیرضا نیکوییعضو هیأت علمی/ مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی اصفهانJournal Article20120911 Demand management in water resources planning is a direct way to increase the net benefit generated by water known as the water use productivity. Considering the water scarcity in the recent years and the unbalance between water demand and water resources, demand management, incentive creation, improving public awareness, and establishing laws and regulations are required to decrease the water consumption, which leads to an improved water productivity. Utilizing economic instruments especially water pricing is one of the useful strategies in demand management. In this study, water pricing and incentive strategies including loan and partial grant to farmers were implemented and simulated in Zayandehrood river basin for a ten-year planning horizon (1997-2006). Also the effects of water pricing and incentive strategies on improving the irrigation efficiency, water productivity, and water consumption are investigated. To maximize the net benefit an optimization model was used with the objective function of maximizing the potential maximum net benefit. The results show that application of incentive strategies with decreasing water consumption increases the net benefit in the 10-year planning horizon to 24932 Million Rials which is 1.8 times of historical values. Based on the developed model and by combining of linear programming and budgeting methods the economic water value is estimated. The results show that improving the irrigation productivity lead to an increase in the economic water value from 1350 to 1780 Rials at the end of the planning period. The results show if water pricing and incentive strategies are used for improving irrigation efficiency, it can persuade the consumers for a decrease in water demand. مدیریت مصرف در بهرهبرداری از منابع آب، یک مسیر مستقیم جهت افزایش ارزش تولید شده توسط آب است که با مفهوم بهرهوری آب شناخته میشود. با توجه به مشکلات کمبود آب در سالهای اخیر و عدم تعادل در عرضه و تقاضای آب، مدیریت مصرف، ایجاد انگیزه، آگاهی و قرار دادن قوانین محکمی که در کنار هم بتوانند مصرف آب را کاهش داده و بهرهوری آب را بالا ببرند، الزامی است. از جمله ابزارهای کار آمد در مدیریت تقاضا، ابزار اقتصادی و به طور خاص قیمتگذاری آب است. در این تحقیق اثر قیمت گذاری آب و اعطای کمک هزینه به مصرفکنندگان کشاورزی به عنوان سیاستهای تشویقی (از زیرمجموعههای ابزار اقتصادی) در حوضه زایندهرود برای بازه 10 ساله (1385-1376) شبیهسازی شده است. همچنین تأثیر افزایش قیمت آب و کمک هزینه در راستای افزایش راندمان آب در افزایش بهرهوری و مصرف آب بررسی شده است. بدین منظور برای تخمین پتانسیل حداکثر سود خالص کشاورزی، یک مدل بهینهسازی با تابع هدف حداکثرسازی سود خالص تدوین شده است. نتایج نشان میدهد که با پیادهسازی این سیاستها، میتوان در کنار کاهش مصرف آب، سود خالص را برای یک دوره 10 ساله به 24932 میلیون ریال (8/1 برابر حالت فعلی) افزایش داد. همچنین با استفاده از این مدل و به کارگیری روشهای برنامهریزی ریاضی و بودجه بندی، مقدار ارزش اقتصادی آب تخمین زده شد. مقدار ارزش اقتصادی آب به دلیل افزایش راندمان از 1350 درابتدای دوره به 1780 ریال در انتهای دوره رسید. با توجه به نتایج به نظر میرسد که اگر اعطای کمک هزینه به مصرفکنندگان جهت افزایش راندمان آبیاری در بخش کشاورزی همگام با افزایش قیمت آب صورت پذیرد میتواند انگیزه مصرفکنندگان را در اصلاح الگوی مصرف افزایش دهد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Tempo-Spatial Changes of Perceptible Water in the Atmosphere of Iranتغییرات زمانی و مکانی آب قابل بارش در جو ایرانزمین728613420FAحسین عساکرهدانشیار / اقلیم شناسی، دانشگاه زنجان0000-0001-6799-0547مهدی دوستکامیانکارشناس ارشد اقلیم شناسی/ دانشگاه زنجانJournal Article20130723 The perceptible water is the mass of water vapor (in grams) in a vertical column one square centimeter in cross-section that extends from Earth's surface to the upper reaches of the atmosphere. In order to estimate trends and long term changes of perceptible water over Iran, the NCEP/NCAR data during 1961- 2011 have been used. This database is available for 00:00, 06:00, 12:00 and 18:00 o’clock and by a resolution of 2.5 longitudes 2.5 latitude. The Grads and Matlab Software has been used for the calculation purposes. Also Surfer software is used to illustrate and drew the maps. The result of this research has shown that perceptible water over Iran is dramatically vary in space, especially over mountain ace area i.e. Zagros Mountain chain. The lowest spatial variation has occurred in the central region of Iran and over the Caspian Sea and the Persian Gulf coasts. The long term trends showed that for all times of the day the perceptible water has experience decreasing trends over 70 percent of the country extent with significance level of 95%. In southeast of the country, this decreasing trend also exists but is non-significant in 95% confidence level. تمام بخار آب موجود در ستونی از جو (از سطح زمین تا انتهای وردسپهر) را آب قابل بارش گویند. آب قابل بارش یکی از مهمترین عناصر مؤثر بر ریزش جو به ویژه بارش میباشد که شناخت رفتار آن همواره مورد توجه اقلیمشناسان بوده است. از اینرو آب قابل بارش در بررسی تغییرات کوتاه و بلند مدت جو مورد توجه میباشد. بهمنظور محاسبه آب قابل بارش در جو ایران و روند تغییرات آن، ارتفاع آب قابل بارش روزانه محاسبه گردید. دادههای لازم از پایگاه دادههای NCEP/NCAR وابسته به سازمان ملی جو و اقیانوسشناسی ایالات متحده طی دورۀ 1389- 1341 بهدست آمد. این دادهها با تفکیک زمانی 4 ساعته (ساعتهای، 00، 06، 12 و 18 بهوقت گرینویچ) و توان تفکیک مکانی 5/2 × 5/2 درجه قوسی در دسترس است. در این مطالعه به منظور تحلیل روند از روش رگرسیون و آزمون من-کندال بهره گرفته شد. برای انجام محاسبات از امکانات برنامهنویسی در محیط نرمافزارGrads و نرمافزارMatlab و نیز برای انجام عملیات ترسیمی از نرمافزار Surfer بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ضریب تغییرپذیری مکانی آب قابل بارش در ایران بسیار زیاد و به شدت تحت تأثیر ارتفاعات میباشد؛ بهطوریکه بیشترین ضریب تغییرات آب قابل بارش در ارتفاعات به ویژه در امتداد کوههای زاگرس میباشد. کم ترین میزان تغییرپذیری مربوط به نواحی مرکزی و سواحل دریای خزر و خلیجفارس میباشد. بررسی روند بلندمدت نیز نشان داد که آب قابل بارش در تمامی ساعتهای مورد مطالعه در سراسر ایران دارای روند کاهشی بوده است. این روند در بیش از 70 درصد پهنۀ کشور و در سطح 95 درصد اطمینان معنیدار میباشد؛ اما در همه ساعات، نواحی جنوب شرق با وجود برخورداری از تغییرات بلند مدت کاهشی، فاقد روند معنیدار بوده است.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Analysis of Dam Break Problem Using a Lagrangian Method and Comparing it with Eulerian Approachتحلیل مسأله شکست سد با استفاده از یک روش لاگرانژی اصلاح شده و مقایسه با رویکرد اویلری8710513421FAسعید فرزیندانشجوی دکتری گروه مهندسی آب/ دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزیوسف حسنزادهاستاد گروه مهندسی آب/ دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز0000-0003-4272-4667محمدتقی اعلمیدانشیار گروه مهندسی آب/ دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریزروحاله فاتحیاستادیار گروه مهندسی مکانیک/ دانشکده مهندسی، دانشگاه خلیج فارس بوشهرJournal Article20130812 This research attempts to develop and improve the simulation of incompressible flow and wave propagation due to dam break. Using Smoothed Particle Hydrodynamics (SPH), a consistent predictive-corrective method is introduced to simulate free-surface flows in dam break. For this purpose, two new SPH schemes are presented for spatial discretization of first and second derivatives in viscosity and Laplacian pressure terms at Navier-Stokes equations. These proposed schemes overcome the weaknesses of existing schemes, and has the properties of consistency and stability. Next, using Eulerian approach and Volume of Fluid (VOF) method in the open-source software of OpenFoam, two-phase unsteady flows due to dam break are simulated in two dimensions. In order to assess the accuracy and performance of the proposed methods, the obtained results are compared with each other and with reliable experimental and numerical solutions in the literature. It was shown that two presented approaches are able to handle the violating free surface flow in dam break problems with high accuracy. Particularly, the proposed SPH method leads to consistent, stable and convergent solutions especially for pressure distribution. این پژوهش تلاشی به منظور توسعه و بهبود شبیهسازی انتشار امواج تراکم ناپذیر ناشی از شکست سد میباشد. با استفاده از روش لاگرانژی هیدرودینامیک ذرات هموار (SPH) یک روش بهبود یافته پیشبینی- تصحیح، برای شبیهسازی جریانهای تک فاز سطح آزاد در مسایل شکست سد معرفی میگردد. بدین منظور، دو طرح جدید برای گسستهسازی جملات نیروی لزجت و لاپلاسین فشار در معادلات ناویر- استوکس معرفی شدهاست که نقاط ضعف طرحهای موجود را برطرف کرده و خاصیت سازگاری و پایداری را دارا میباشد. در ادامه، با استفاده از رویکرد اویلری و روش حجم سیال (VOF) در نرم افزار متن- باز OpenFoam، جریانهای ناماندگار ناشی از شکست سد به صورت دو فاز در دو بعد حل میشود. به منظور بررسی دقت و کارآیی روشهای ارائه شده، نتایج حاصله با یکدیگر و همچنین با نتایج مدلهای آزمایشگاهی و عددی معتبر موجود در ادبیات تحقیق، مقایسه شدهاست. نتایج حاکی از دقت بالا و قابلیت هر دو رویکرد در شبیهسازی جریانهای سطح آزاد شدید شکست سد میباشد. به ویژه روش SPH ارائه شده، در ایجاد سازگاری، پایداری، همگرایی حل و بهبود چشمگیر توزیع فشار نقش به سزایی ایفا میکند. انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321Assessment of Variation of Salty and Swamp Land Area Using Statistical and RS Dataیادداشت فنی - بررسی تغییرات سطوح شور و زه دار با استفاده از دادههای آماری و دورسنجی: مطالعه موردی دشت بهشهر10611013423FAمحمدحسین منتظریونکارشناس ارشد آبیاری و زهکشی/ کارشناس بهرهبرداری شرکت مدیریت منابع آب ایرانمحمود محمد رضاپور طبریاستادیار گروه عمران/ دانشکده فنی دانشگاه شهرکرد0000-0002-4837-5026Journal Article20120825 The decision to avoid a gradual salinization and swamping requires understanding the origin and the extent of salinity as well as quantity and up-to-date information of the area. Processing and interpretation of imagery satellite and regional analysis of statistical data such as electrical conductivity and groundwater table level variation can be used in recognition the salinity and swamp lands. In this study, with generating the historic and existing land use map and quantitative analysis of salinity index parameters, the effectiveness of the remote sensing using satellite landsat TM and ETM+ sensors from the summer of 1992 and 2002 was illustrated. This research also showed the quantitative variation in salinity and swamp land surface of Behshahr plain in the period of 1986-2002. The result showed an increase in the saline land area and lands with drawdown in the groundwater table level for the expressed period. The results were consistent with the analysis based on the results of the interpretation of satellite images such as increase in classes of salty land use, rainfed–salty land use, decrease in irrigated agricultural and orchards, and increase in the rainfed farming lands. برای تصمیمگیری به منظور جلوگیری از شورشدن و زه دار شدن تدریجی اراضی، نیاز به شناخت منشاء، حدود و میزان شوری و اطلاعات کمی و بهنگام از منطقه میباشد. با استفاده از پردازش و تفسیر تصاویر ماهوارهای و تحلیلهای منطقهای دادههای آماری مانند هدایت الکتریکی و تغییرات تراز آبخوان میتوان به شناسایی مناطق شور و زهدار پرداخت. در تحقیق حاضر با تولید نقشههای کاربری فعلی و قدیمی اراضی و بررسی کمی پارامترهای نشانگر شوری، علاوه بر نشان دادن کارائی سنجش از دور با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست سنجندههای ETM+و TM مربوط به تابستان سالهای 1371 و 1381، تغییرات کمی سطح اراضی مناطق شور و زهدار دشت بهشهر در دوره آماری سالهای 81-1365 ارزیابی گردید. نتایج نشان میدهد در طی دوره مورد بررسی، سطح اراضی شور و دارای افت تراز آبخوان به مرور زمان افزایش یافته است. آنالیز دادههای بدست آمده با نتایج حاصل از تفسیر تصاویر ماهوارهای نظیر افزایش سطح کلاس کاربری اراضی شور، دیم - شوره زار، کاهش اراضی زراعت آبی و باغات و افزایش سطوح کشت دیم هماهنگ میباشد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-234710120140321An Investigation on the Effects of DEM Creation Methods on Performance of the TOPMODELبررسی اثر روشهای مختلف ساخت مدلهای رقومی ارتفاعی بر عملکرد مدل نیمه توزیعی TOPMODEL11111613424FAاصغر عزیزیاندانشجوی دکتری سازه های آبی /دانشگاه تهرانعلیرضا شکوهیدانشیار گروه مهندسی آب/ دانشکده فنی و مهندسی، دانشگاه بین المللی امام خمینیJournal Article20130817 Digital Elevation Models (DEMs), due to their simple structure and high performance, are favorably being used for rainfall runoff modeling in modern hydrology. There are different methods for DEM creation via topographical data interpolation. To create DEM in this research, 6 different methods of IDW, Kriging, and Co-Kriging, embedded in ARCGIS, were used. The TOPMODEL which is a semi distributed topographic-based rainfall runoff model were investigated to search about the effects of the DEM creation method on the results of these types of models. The results showed that the TOPO index, as the most important basic parameter for the TOPMODEL, is highly sensitive to the DEM creation method. The consequences of this sensitivity, was illustrated by different extent and distribution of the saturated zones across the watershed. Accordingly, the amount of surface runoff was highly affected by the DEM creation method, while this effect on the total amount of river discharge was negligible and the Nash- Sutcliff index variation could be ignored مدلهای رقومی ارتفاعی (DEMs) به علت دارا بودن ساختار بسیار ساده و کارایی بالا جهت انجام محاسبات در مدلهای ریاضی بارش و رواناب، مورد توجه بسیاری قرار دارند. در حال حاضر روشهای مختلفی جهت درونیابی دادههای توپوگرافی و ساخت مدل ارتفاعی رقومی وجود دارد. در این تحقیق برای ساخت DEM از 6 روش مرسوم نظیر IDW، کریجینگ و کوکریجینگ در محیط ARCGIS استفاده به عمل آمده است. پس از تهیه DEMهای مورد نظر، از مدل نیمه توزیعی TOPMODEL که مدلی مبتنی بر توپوگرافی میباشد استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که شاخص توپوگرافی که یکی از ارکان اساسی مدل مذکور میباشد، در برخی از روشهای ساخت DEM دارای تغییرات قابل توجهی است. این امر منجر به تغییرات زیادی در الگوی تشکیل مناطق اشباع شده و بر این اساس سهم جریان سطحی در تولید رواناب به شدت تحت تأثیر قرار گرفته است. همچنین بررسی نتایج خروجی مدل نشان میدهد که روشهای مختلف ساخت DEM بر روی جریان متوسط رودخانه چندان مؤثر نبوده و تغییرات شاخص کارائی مدل (شاخص نش- ساتکلیف) معنی دار نمیباشد.