انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Preface: Interbasin Water Transferپیشگفتار: انتقال آب بین حوضه ای0116055FAمحمد کارآموزحمید رضا صفویJournal Article20160713انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022A hybrid Goal Programming method and Adaptive Neural-Fuzzy Inference System for Optimal Operation of a Multi-Objective Two-Reservoir Systemترکیب مدل برنامه ریزی آرمانی و سیستم استنتاج عصبی-فازی تطبیقی در بهره برداری بهینه چند هدفه از یک سیستم دو مخزنی11117449FAوحید نورانیدانشیار /دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.نعیمه ابوالواسطکارشناس ارشد /دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.کامران صالحیکارشناس ارشد/دانشکده مهندسی عمران، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.Journal Article20100403Optimization of reservoirs operation is one of the most important tasks in the field of water resources management. In fact, vital requirement for beneficial use of water and energy resources clear the necessity of doing integrated planning and right operation of dams. recently, research has been made focusing on a shift from traditional single objective models to multi–objective models for the planning of multiple reservoir systems in a river basin. In this study the three objectives of meeting irrigation and environmental demand, flood control and recreation (sometimes in conflict with each other) are referred to for a two reservoir system by Goal Programming.
Within this framework, the mathematical model of two reservoirs system in Sefidrud watershed (Northern Iran) with the three objectives is formulated and the system parameters and decision variables are defined. The problem involves finding desired water releases from each reservoir in the system in order to satisfy the multiple objectives.
With comparing results of optimization models of this study, the model with the higher reliability indices was chosen as the best model. Due to the considerable advantages of linguistic rules in better inferring and interpreting the systems, an adaptive neural based fuzzy inference system (ANFIS) approach is used to consider uncertainties and to achieve a general method for multipurpose multi reservoir systems. The results of the Adaptive Neural Fuzzy Inference System (ANFIS) models shows that they can be applied successfully to provide high accuracy for the management of the reservoir systems.بـهینه سـازی بهره برداری از مخازن یکی از مهمترین مسائل مطرح در زمینه مدیریت منابع آب میباشد. در واقع نیاز مـبرم به اسـتفاده صـحیح از منـابع آب و انرژی، لزوم انجام برنامهریزی جامع و بهرهبرداری صحیح از سدها را بیش از پیش روشن میسازد. در حال حاضر تحقـیقات گستردهای در مورد تعمیم روشهای بهینهسازی تک هدفه به چند هدفه برای سیستمهای چند مخزنی با پیچیدگیهای بیـشتر در حال مطالعه و بررسی میباشد. در این مقاله، مسأله بهینهسازی بهره برداری از سیستم مخازن با سه هدف مختلف تأمین نیازهای آبی پایین دست، کنترل سیلاب و استفادههای تفریحی از مخازن برای سیستم دو مخزنه در حوضه آبریز سفیدرود (واقـع در شمال ایران)، براساس برنامهریزی آرمانی مدلسازی شده است. با مقایسه نتایج مدلهای تحقیق، مدلی که دارای شاخص عملکرد مخزن مناسب تری بود به عنوان مدل برتر انتخاب گردید. در نهایت جهت منظور کردن عدم قطعیت و همچنین برای به دست آوردن روش کلی بهرهبرداری از سیستم مخازن و به دلیل این که قواعد زبانی مزیت قابل توجهی در فهم بهتر و تفسیر آسانتر سیستم دارد، سیستم استنتاج عصبی فازی تطبیقی ساخته شد. نتایج تحـقیق، حاکی از موفقیت مدل به کار گرفته شده در مدیریت صحیح سیـستم دو مخزنه مورد نظر میباشد.
انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Optimum Water Resources Allocation Using Game Theoryتخصیص بهینه منابع آب مخازن چاه نیمه با استفاده از مدلهای نظریه بازیها122317450FAزهرا غفاری مقدمکارشناس ارشد /اقتصاد کشاورزی،دانشگاه زابل، ایراناحمدعلی کیخااستاد/ یار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل، ایرانمحمود صبوحیاستاد/ یار گروه اقتصاد کشاورزی دانشگاه زابل، ایرانJournal Article20100403A Cooperative Water Allocation Model (CWAM) as a comprehensive model for efficient and equitable allocation of water in a river basin is designed. This model comprised of two steps: first the initial allocation of water using Lexicographic Minimax Ratio of Water Shortage (LMWSR), and second, water reallocation and net benefit for an efficient and optimal allocation of water transfer model. The second step can usethe followings: Irrigation Water Planning Model (IWPM); Hydrologic-Economic River Basin Model (HERBM) and Cooperative Reallocation Game (CRG).
This study is performed in order to optimize the allocation of water resources of Chahnimeh natural reservoirs in a 12 month term (April 2005 to March 2006) using Game Theory. The results of LMWSR model showed a satisfaction ratio of 1 to 0.89 for domestic water and 1 to 0.49 for agricultural sector. For allocating water to the reservoirs this ratio is less than 1 for all months.
The HERBM model results showed that the total allocation and profit of domestic water is increased in the optimal allocation compared to the initial allocation. These are decreased for agricultural compared to the initial allocation. The reallocation of benefits based on the concept of Shaply value showed that the maximum benefit obtained for the domestic water of Zahedan City which drew the maximum side payment and added value from other stakeholders in the whole period. The least benefit belongs to the agricultural sectorمدل تخصیص مشارکتی آب به عنوان یک مدل جامع برای تخصیص کارا و منصفانه آب در یک حوزه رودخانه طراحی شده است. این مدل شامل دو مرحله میباشد: مرحله اول، تخصیص اولیه آب، که با استفاده از مدل لکسیکوگرافیکی حداقل- حداکثر نسبت کمبود آب، آب بین مصرف کنندگان تخصیص داده میشود و مرحله دوم،تخصیص مجدد آب و منافع خالص جهت رسیدن به یک تخصیص کارا و بهینه از طریق انتقال آب که شامل سه زیر مدل برنامهریزی آب آبیاری، مدل هیدرولوژیکی ـ اقتصادی حوزه رودخانه و تئوری بازی مشارکتی میباشد. این بررسی به منظور تخصیص بهینه منابع آب مخازن چاه نیمه با از استفاده مدلهای نظریه بازیها در یک دوره 12 ماهه درسال 1384 انجام شد. نتایج حاصل از تخمین مدل لکسیکوگرافیکی حداقل- حداکثر نسبت کمبود آب نشان داد، نسبت رضایتمندی برای آب شرب از 89/0 تا 1 متغیر بوده که برای بخش کشاورزی بین 1 تا 49/0 و برای آب تخصیصی به مخازن این نسبت برای همه ماهها کمتر از یک بدست آمد. نتایج حاصل از مدل هیدرولوژیکی ـ اقتصادی حوزه رودخانه نشان دادند که سود و مقدار آب تخصیصی در کل دوره مورد بررسی برای آب شرب در حالت تخصیص بهینه نسبت به تخصیص اولیه افزایش و برای بخش کشاورزی کاهش یافته است. در جریان تخصیص مجدد سود بر مبنای مفهوم ارزش شاپلی بیشترین سود متعلق به آب شرب زاهدان بود که دارای بیشترین دریافتهای جانبی از دیگر شرکاء و منافع افزوده درکل دوره میباشد. کمترین سود نیز متعلق به بخش کشاورزی بوده است.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Evaluation Effect of Density and Flaxibility of Non-Submerged Vegetation on River Banks and Floodplains on the Friction Factorsبررسی اثر تراکم و انعطافپذیری پوشش گیاهی روی ضرائب زبری در سواحل رودخانهها و دشتهای سیلابی درحالت غیر مستغرق243517451FAخسرو دریکوندیدانش آموخته دکتری/ سازههای آبی دانشگاه علوم و تحقیقات خوزستان، اهواز، ایرانمنوچهر فتحی مقدماستاد /دانشکده مهندسی آب دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانعلیرضا مسجدیاستادیار /دانشگاه آزاد واحد اهواز، اهواز، ایرانمحمود بینادانشیار /دانشکده مهندسی آب دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایرانJournal Article20090311Friction coefficients of river banks and floodplains are influenced by two major factors which are the flow conditions and the characteristics of vegetation. The most important parameters of vegetation characteristics are its density and flexibility. Many research focused on the effects of vegetation on the friction factors of rivers and floodplains. Less attention has however been given to the effect of vegetation density. This research was performed using laboratory flume and three kinds of Non-Submerged vegetation, to evaluate the effect of the density and the flexibility of vegetation on friction coefficients. The effect of these parameters on friction factors was investigated in four density conditions. This research revealed a linear relationship between the friction coefficients and the vegetation density. For same flow conditions; same velocity and same depth of flow (submerge ratio), the amount of friction coefficient for the less dense vegetation was seven to ten percent less than that of the dense condition. Also in same flow and vegetation conditions, different friction factors were obtained because of the difference between flexibility of vegetation.<em> </em><em> </em>ضرایب زبری در سواحل رودخانهها و دشتهای سیلابی تحت تأثیر دو عامل عمده یعنی شرایط جریان و مشخصات پوشش گیاهی است. در این میان یکی از مهمترین پارامترهای مشخصات پوشش گیاهی بحث تراکم و انعطاف پذیری آن است. تاکنون تحقیقات زیادی در زمینه اثر پوشش گیاهی روی ضریب زبری در سواحل رودخانهها و دشتهای سیلابی انجام شده اما بحث تراکم گیاهی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بدین منظور این تحقیق جهت بررسی تاثیر تراکم و انعطاف پذیری پوشش گیاهی روی ضرائب زبری انجام شد. در بررسی که با استفاده از مدل آزمایشگاهی روی سه نوع پوشش گیاهی در حالت غیر مستغرق انجام شد اثر آنها روی ضریب زبری در چهار حالت تراکم مورد بررسی قرار گرفت. از نتایج این بررسی میتوان به تغییرات خطی ضرائب زبری نسبت به میزان تراکم اشاره کرد. میزان کاهش ضریب زبری در هر تراکم گیاهی، بطور متوسط بین هشت الی ده درصد نسبت به حالت متراکم تر در شرایط یکسان جریان یعنی سرعت و عمق جریان (درصد استغراق) بدست آمد. همچنین در سرعتهای و تراکم یکسان، بدلیل انعطاف پذیری متفاوت پوشش گیاهی ضریب زبری متفاوت بدست آمد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Investigation of AOGCM Model Uncertainty and Emission Scenarios of Greenhouse Gases Impact on the Basin Runoff under Climate Change, Case study Gharanghu Basin, East Azerbaijanبررسی تأثیر عدم قطعیت مدلهای چرخه عمومی جو و اقیانوس (AOGCM) و سناریوهای انتشار گازهای گلخانهای بر رواناب حوضه تحت تأثیر تغییر اقلیم، مطالعه موردی: حوضه قرنقو، آذربایجان شرقی364717452FAپریسا سادات آشفتهدانشجوی دکتری /مهندسی منابع آب، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، کرج، ایران.علیرضا مساح بوانیاستادیار /پردیس ابوریحان، دانشگاه تهران، پاکدشت، ایران.Journal Article20100303This research was aimed to investigate the changes of runoff considering the uncertainty of AOGCM models and emission scenarios that may occur due to climate change in the period of 2010-2039 (2020s). First, the monthly temperature and precipitation data of AOGCM models (models of TAR reports) were provided for the baseline period (1971-2000) and the future period (2010-2039) under the SRES emission scenarios, namely A2 and B2. Then, these data were spatially and temporally downscaled to Gharanghu basin by proportional and change factor methods. Results showed that the temperature increased and the precipitation decreased in the future compared to the baseline period. The monthly probability distribution function of the temperature and the precipitation in the period of 2020s was constructed using weighting method; comparing observed and modeled temperature and precipitation. A semi- conceptual model (IHACRES) was calibrated for simulation of the monthly runoff of the basin. Using the Monte Carlo approach, 2000 samples of temperature and precipitation were generated by the probability distribution functions and were introduced to IHACRES. Finally 30-year time series of monthly runoff were simulated in 2020s. The results were compared to the baseline result which indicated that the climate change will affect the runoff in the basin.این تحقیق تأثیر پدیده تغییر اقلیم بر رواناب حوضه قرنقو در دوره 2039-2010 میلادی را با لحاظ نمودن عدم قطعیت مربوط به مدلهای AOGCM<sup>1</sup> و سناریوهای انتشار گازهای گلخانهای، بررسی مینماید. ابتدا مقادیر دما و بارش ماهانه هفت مدل AOGCM تحت سناریوهای A2 و B2 در دوره آتی و دوره پایه 2000-1971 برای حوضه، تهیه شده و سپس کوچک مقیاس شدند. نتایج نشان از کاهش بارندگی و افزایش دما در دوره آتی داشته، بهطوری که دمای حوضه در دوره آتی برای سناریوی A2 بین 2/0 تا 3 و برای B2 بین 3/0 تا 4 درجه سانتیگراد نسبت به دوره پایه افزایش مییابد. همچنین حوضه در دوره آتی شاهد افزایش بارندگی برای فصل پاییز و کاهش آن برای فصل تابستان بوده و محدوده تغییرات بارش برای سناریوی A2 بین 93- تا 139% و برای B2 بین 61- تا 157% خواهد بود. برای دخالت عدم قطعیت مدلهای AOGCM، این مدلها وزندهی شدند. با واسنجی مدل IHACRES رابطه بارش ـ رواناب ماهانه حوضه شبیهسازی شده و با استفاده از روش مونت کارلو تعداد 2000 نمونه از تابع توزیع احتمالاتی ماهانه دما و بارندگی کوچک مقیاس شده حوضه، تولید گردید. با معرفی این مقادیر به IHACRES، 2000 سری رواناب ماهانه در دوره آتی شبیهسازی گردید. نتایج نشان میدهند که متوسط رواناب سالانه درازمدت در دوره آتی به میزان 73/1 برای A2 و 44/0 متر مکعب بر ثانیه برای B2 نسبت به دوره مشاهداتی افزایش نشان میدهد. این افزایش رواناب برای سناریو A2 بیشتر از سناریوی B2 خواهد بود.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Verification of WRF Precipitation Forecast Over Iran Country During Nov. 2008-Jun. 2009راست آزمایی پیشبینی بارش مدل تحقیقات آب و هوایی و پیشبینی وضع هوا (WRF) روی کشور ایران در دوره هشت ماهه نوامبر 2008 تا ژوئن 2009485917453FAمجید آزادیاستادیار/ گروه پژوهشی هواشناسی دینامیکی و همدیدی، پژوهشکده هواشناسی و علوم جو تهران، ایران.احسان تقیزادهدانشجوی کارشناسی ارشد/ هواشناسی، گروه فیزیک، دانشگاه یزد، ایران.محمدحسین معماریاناستادیار/ گروه فیزیک، دانشگاه یزد، ایران.Journal Article20101206This study presents verification of the Weather Research and Forecasting (WRF) model for the 24-h accumulated precipitation forecasts in Iran for the period of November 2008 to June 2009 for 24, 48, and 72.houre-ranges. Verification is done separately for three precipitation ranges and nine different regions in the country via 2×2 contingency table and quantities attributed to it. Though precipitation is the most difficult parameter to forecast, results show the good skill of WRF Forecasts.However regarding the bias, the model has over-forecasting.
In northern parts of Iran with the highest rainfall rate, the value of TS is more than 0.50 and shows the highest accuracy of precipitation forecasts in different regions. In the regions with the lowest rainfall rates (east and southeast of Iran) TS is less than 0.40 and the model results show the least accuracy. Economic value of the forecasts reaches 60% for the cost to loss ratios of less than 0.40. This recommends the operational use of this model.در این مطالعه کارایی مدل تحقیقاتی و پیشبینی وضع هوا (WRF)<sup>1</sup> برای پیشبینیهای بارندگی تجمعی 24 ساعته در کشور ایران تعیین شده است. پیشبینیهای روزانه برای دوره اول نوامبر 2008 تا 30 ژوئن 2009 برای بردهای 24، 48 و 72 ساعته راست آزمایی شدهاند. فرایند راست آزمایی به طور جداگانه برای سه گستره بارش و نیز 9 منطقه مختلف کشور با استفاده ازجدول توافقی 2×2 و کمیتهای راست آزمایی وابسته به این جدول انجام شده است. با اینکه بارش مشکلترین پارامتر برای پیشبینی است نتایج راست آزمایی مهارت قابل قبولی را از پیشبینیهای مدل WRF نشان میدهد. با توجه به مقادیر بزرگتر از یک کمیت اریبی نتایج نشان میدهد که به طور کلی مدل فراپیشبینی دارد. در شمال کشور که پربارشترین مناطق هستند مقدار کمیت TS بیش از 50/0 است که بالاترین دقت مدل را برای پیشبینی بارش در بین مناطق مختلف نشان میدهد و در مناطق کم بارش شرق و جنوب شرق کشور کمیت TS با مقادیر کمتر از 40/0 کمترین دقت مدل را در بین مناطق مختلف کشور نشان میدهد. همچنین ارزش اقتصادی پیشبینیهای این مدل برای نسبتهای هزینه به ضرر کمتر از 40/0 به بیش از 60/0 نیز رسیده است که استفاده عملیاتی پیشبینیهای این مدل را توصیه پذیر میسازد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Rainfall Trend Analysis of Mazandaran Province Using Regional Mann-Kendall Testتحلیل روند بارندگی در استان مازندران با استفاده از روش من-کندال منطقه ای607017454FAفرهاد فرسادنیادانشجویان کارشناسی ارشد /آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل، زابل، ایرانمحسن رستمی کامروددانشجویان کارشناسی ارشد/ آبیاری و زهکشی، دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل، زابل، ایرانعلیرضا مقدم نیادانشجوی دانشیار /هیدرولوژی، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه زابل، زابل، ایرانJournal Article20110312Changes in the rainfall trends can be a sign of the global climate change. The study on the hydroclimate trends can be conducted at both station and regional scales. Fewer studies have however paid attention to this subject at the regional scale. In this study, existence of a trend in both mean annual rainfall amounts and maximum 24-hour rainfall amounts over a 30-year period for 35 raingauge stations located in Mazandaran Province, northern Iran, is investigated with nonparametric Mann-Kendall test at both local and regional scales. The Trend Free Pre-Whitening approach (TFPW) was used to remove the effects of serial correlation in the time series on Mann-Kendall test. Removal of auto correlation in the time series is also performed by the same approach. The results of the regional Mann-Kendall test showed that if Mazandaran Province is considered as a unit region, no trend in the time series of maximum 24-hour rainfall is observed in 5% significance level. But if Mazandaran Province is divided into hydrologic regions using Fuzzy cluster analysis, it is observed that a significant trend exists in the western part of the province at 5% significance level. The investigation of the mean annual rainfall time series indicates an upward trend at 1% significance level for the whole province.
تغییرات در روند بارندگی میتواند نشانهای از تغییر اقلیم جهانی باشد. هر چند بررسی وجود روند در دادههای آب- اقلیمی میتواند در دو مقیاس نقطهای و منطقهای صورت گیرد، اما مطالعات کمتری به این موضوع در مقیاس منطقهای توجه نموده است. در این مطالعه چگونگی روند تغییرات در مقادیر حداکثر بارش 24 ساعته و میانگین بارندگی سالانه در یک دوره آماری 30 ساله در 35 ایستگاه بارانسنجی در استان مازندران با استفاده از آزمون غیر پارامتری من-کندال در دو مقیاس منطقهای و نقطهای بررسی شده است. روش TFPW برای رفع اثرات همبستگی متوالی بر آزمون من-کندال، و همچنین اثر خود-همبستگی در سریهای زمانی استفاده شد. نتایج آزمون من-کندال منطقهای نشان داد که اگر استان مازندران یک منطقهی واحد در نظر گرفته شود، هیچ روندی در سری زمانی حداکثر بارش 24 ساعته در سطح معنی داری 5% مشاهده نمیشود. اما اگر با استفاده از تحلیل خوشهای فازی استان مازندران به نواحی هیدرولوژیکی تقسیم گردد، مشاهده میشود که در قسمت غربی استان مازندران روند معنی داری در سطح 5% وجود دارد. بررسی وجود روند در سری زمانی میانگین بارش سالانه نیز نشان داد که کل استان مازندران دارای روند صعودی در سطح معنی دار 1% است.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Experimental Investigation on the Effect of Length of Spur Dike and Grain Size on Scour Around T- shaped Spur dike in a 90 Bendبررسی آزمایشگاهی تاثیر پارامترهای طول آبشکن و قطر مصالح بر آبشستگی پیرامون آبشکن T شکل مستقر در قوس 90 درجه717917455FAعلیرضا مهرنهاددانش آموخته کارشناسی ارشد/ مهندسی آب، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران.مسعود قدسیاناستاد /دانشکده مهندسی عمران و محیط زیست و پژوشکده مهندسی آب، دانشگاه تربیت مدرس ، تهران، ایرانJournal Article20101003Spur dikes are one of the protective and stabilizing tools of river banks by deviating the flow from the banks toward the central axis of the flow. This can however cause scouring at the head of the spur dike.
If the depth of the scour extends to the foundation of the structure, the spur dike may be destructed. In this experimental study, the effect of the length of a spur dike and the grain size is investigated on the scouring around a T-shaped spur dike at 90 degree bend. Results showed that the dimensions of the scour hole is directly related to the length of the spur dike while the maximum depth of the scouring and the length of the scour hole in the upstream showed an indirect relation to the grain size.یکی از روشهای محافظت و تثبیت سواحل رودخانهها استفاده از آبشکن میباشد. استفاده از آبشکن باعث انحراف جریان از کنارهها گردیده، آن را به سمت محور اصلی رودخانه هدایت کرده که این امر سبب حفاظت سواحل می گردد. با انحراف جریان به سمت محور رودخانه، بحث آبشستگی در دماغه آبشکن مطرح می گردد. اگر عمق آبشستگی به پی آبشکن برسد، سبب واژگونی و تخریب آبشکن گردیده و خسارات فراوانی را به همراه خواهد داشت. در این مقاله با انجام مطالعات آزمایشگاهی به بررسی اثر توام طول آبشکن و قطر مصالح بستر بر آبشستگی پیرامون آبشکنT شکل مستقر در قوس 90 درجه پرداخته شده است. نتایج آزمایشات بیانگر این است که ابعاد چاله آبشستگی (شامل حداکثر عمق آبشستگی، طول چاله آبشستگی در بالادست آبشکن و حداکثر عرض چاله آبشستگی) با طول آبشکن نسبت مستقیم دارند در حالیکه حداکثر عمق آبشستگی و طول چاله آبشستگی در بالادست آبشکن باقطر متوسط مصالح نسبت معکوس دارد.انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Application of GIS in the Study of Groundwater Pollution in Urban Areas (Case Study: Mashhad city)بررسی آلودگی آبهای زیرزمینی در مناطق شهری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS1) (مطالعه موردی شهر مشهد)808617456FAعلی جعفری قریه علیکارشناس ارشد /هیدروژئولوژی از دانشگاه صنعتی شاهرود، سمنان، ایران.غلام عباس کاظمیاستادیار /دانشگاه صنعتی شاهرود، سمنان، ایران.ناصر حافظی مقدساستادیار /دانشگاه صنعتی شاهرود، سمنان، ایران.سید صالح موسوی آسترآبادیدانشجوی کارشناسی ارشد/ پترولوژی، دانشگاه آزاد اسلامی زرند، کرمان، ایران.Journal Article20120123This study has dealt with the groundwater pollution using Arc GIS 9.3 and has identified the areas with high, moderate, and low pollution risk by the help of modeling and some parameters of the DRASTIC method taking into account the population growth rate in the urban areas. Although DRASTIC is often applied to the large alluvial plains, the contamination rate of the aqufer can be assessed in the urban area with a semi-drastic model if some of DRASTIC parameters are modified and also other effective factors are taken into account. In this study the parameters of depth to water, net recharge, aquifer media, soil media, topography, impact of Vadose zone, and hydraulic conductivity were evaluated to assess the risk of groundwater contamination. The site specific conditions pertaining to the urban areas were also considered; the impact of the texture of surface soil on the contamination of aquifer in the urban areas has been highlighted. Considering the role of urban sewer in aquifer contamination the parameter of population density has also been determined as a vital parameter and has been added to the DRASTIC parameters. In general the findings showed that the most vulnerable areas in Mashhad city include central, southern, and southeastern parts of the city.
در این مطالعه با استفاده از مدل سازی و به کارگیری بعضی از پارامترهای روش DRASTIC و همچنین نقش تراکم جمعیتی در نواحی شهری به کمک نرم افزار Arc GIS 9.3 به بررسی آلودگی آبخوان در نواحی شهری پرداخته است و نواحی در خطر آلودگی بالا و متوسط و کم مشخص شده است. اگرچه روش DRASTIC برای بیشتر دشتهای وسیع بکار گرفته میشود اما با ارزیابی بعضی از پارامترها دراستیک در نواحی شهری و سایر عوامل موثر با کمک مدل شبه دراستیک میتوان آلودگی آبهای زیرزمینی را در نقاط شهری بررسی کرد. در این مطالعه به کمک پارامترهای عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی نقاط در معرض آلودگی آبخوان مورد بررسی قرار گرفته است. از آنجا که منطقه مورد مطالعه شهری میباشد، شرایط خاص منطقه مورد بررسی قرار گرفته است، به طوری که نقش بافت خاک سطحی در مناطق شهری با توجه به نقش آن در کاهش در آلایندگی آبخوان زیاد ارزشگذاری شده است. همچنین با توجه به نقش فاضلاب شهری در آلودگی آبخوان، میزان تراکم جمعیت در نقاط مختلف شهر به عنوان یک پارامتر مهم مورد ارزشیابی قرار گرفته و به پارامترهای دراستیک اضافه شده است. به طور کلی نتایج مطالعه نشان داد که بیشترین نقاط در معرض آسیبپذیری بالا در مناطق مرکزی و جنوبی و غربی آبخوان و همچنین در نواحی جنوب شرقی میباشد. انجمن علوم و مهندسی منابع آبتحقیقات منابع آب ایران1735-23478220121022Controlling Effect of Flow Discharge on Some Water Quality Variablesاثرات کنترل کنندگی دبی بر برخی از متغیرهای کیفی آب879217457FAهیوا یغماییکارشناسی ارشد /مهندسی آبخیزداری، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران- ایرانسیَدحمیدرضا صادقیاستاد /گروه مهندسی آبخیزداری، دانشکدة منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران-ایران0000-0002-5419-8062سیَدمحمود قاسمپوریمربی /گروه محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه تربیت مدرس، نور، مازندران- ایرانJournal Article20111231The present research aimed to study the relationship between the water discharge and some main components of water quality using the experimental Forest Watershed of Tarbiat Modares University. 61 water samples were taken through depth integration method during October 2007 and July 2008 in different hydrological conditions, and corresponding analysis was consequently made. The results of the regression modelling ultimately proved the relationship between the water discharge with chloride concentration in the base flow, hardness and nitrate during base flow and flood occurrences, and hardness and alkalinity in the sand mining period with respective correlation coefficients of 0.509 (p<0.001), 0.063 (p<0.01) and 0.508 (p=0.01), respectively, and the estimation error of less than 64%. در این پژوهش اثر کنترلکنندگی دبی بر میزان غلظت متغیرهای کیفی آب بررسی و قابلیت مدلسازی روابط میان غلظت برخی از متغیرهای کیفی آب و میزان دبی جریان آب در 61 نمونه برداشت شده، طی آبان 1386 لغایت تیر 1387، در وضعیتهای مختلف هیدرولوژیکی جریان پایه، سیلابی و برداشت شن و ماسه در آبخیز آموزشی - پژوهشی دانشگاه تربیت مدرّس ارزیابی شد. نتایج بهدست آمده ارتباط میزان کلراید در جریان پایه، کدورت و نیترات در جریان پایه و سیلابی و همچنین سختی و قلیائیت در هنگام برداشت شن و ماسه با ضریب همبستگی بهترتیب بیش از 509/0 (001/0>p)، 063/0 (01/0>p) و 508/0 (01/0>p) با خطای تخمین کمتر از 64 درصد با میزان دبی در زمان مربوطه را تائید نمود.